تحلیل مفهوم «وجود»
تحلیل مفهوم «وجود»
مقالهاى كه هماكنون قصد دارم شروع كنم، تحليل كاربرد ابتدائيترين مفاهيم است. مفهوم وجود، بسيارى از مباحث كلام و فلسفه را به خود اختصاص داده، و هنوز هم جاى كار دارد، اما آنچه جالب است طبق آنچه فرمودند: الاشياء تعرف بمقابلاتها[1]، يك مقابله انداختن بين دو نحو وجود در كلام امام حسين (ع) است، حضرت فرمودند: وجود خدا وجود ايمانى است و نه وجود صفتى وصفی!
بنده ادعا نميكنم حديث را درست فهميدهام، اما عرض ميكنم اصل خود تنويعِ وجود در اين حديث، امر بديعى است كه بررسى دقيق آن ميتواند بسيارى از نقاط آسيبپذير براهين را ، روشن كند.
[1] الحکمه المتعالیه فی شرح الاسفار الاربعه،ج ٣،ص ۴٢۵تعلیقه مرحوم سبزواری.این مضمون با تعابیر مختلفی از قبیل«تعرف الاشیاء باضدادها»و «الاشیاء تستبان باضدادها »و «الاشیاء تعرف بمقابلاتها و اضدادها»در کلمات اندیشمندان مطرح بوده است.برای مشاهده تفصیلی موارد به پیوست شماره ١ مراجعه فرمایید.
در مقاله باخدایی گام به گام در توضیح این مطلب چنین آمده است:«پیدایش و ظهور مفاهیم و معانی در بساط عقل، تنها بوسیله مقابله است ، اگر بچه از بدو تولّد هرگز تاریکی نبیند روشنایی هم برای او مفهومی ندارد ، و هر مفهومی كه تنها یك مقابل دارد امر آن دائر بین وجود و عدم در ذهن است ، به مقابله میآید و وقتی آمد دیگر ابهام در او معنی ندارد ، ولی مفهومی كه چندین مقابل دارد میتواند به لحاظ یكی از مقابلها در ذهن بیاید ولی تنها به وجهی ادراك شده است و هنوز وجوه دیگری دارد كه تنها با مقابلهای خود ادراك میشود.(مقاله باخدایی گام به گام،ص ١٢)
وجود:اشتراک لفظی؛اشتراک معنوی
به نظر من، قبل از اينكه حديث به تحليل و تنويع وجود، اشاره كند، به يك قاعده كلى راجع به عملكرد ذهن اشاره ميكند، يعنى چيزى كه رائجترين كار ذهن است اما هنوز حق آن در مباحث علمى اداء نشده، مثلا حديث به يك بحث سهل و ممتنع، پايان ميدهد! آيا وجود مشترك معنوى است يا مشترك لفظي؟ جواب حديث اين است كه هيچكدام نيست!
از عزيزان و صاحبنظران ميخواهم با ارشادات خود، بحث را پرباتر كنند.