مقدمه
مقدمه
[1]شاید بیست سال پیش بود که یک مناظرهای در لندن گذاشتند که کانال "المستقلة" آن را پخش میکرد. اسم کانال "القناة المستقلّة" بود. اگر در فضای مجازی جستوجو بکنید، احتمالاً فایلهای آن وجود داشته باشد. یک ماه بحث بود.
آن شبکه یک مجری به نام سید محمد الهاشمی[2] داشت. سید هم بود . سنّی بفهمِ درس خوانده ی امروزی و با ذهن باز بود. ایشان در مجریگری قوی است. به نظرم میرسد که الآن هم باشد. در هر حال این ماجرا برای آن سالهایی است که حاج آقا هنوز در آن منزل قدیم شان بودند. ماه مبارک هم بود. یکی از مسائلی که سبب شد این مطلب در ذهن من بیشتر باقی بماند، شاید این مسئله بود که در بین ماه، آقای تیجانی از لندن با دفتر حاج آقای بهجت تماس گرفت که ما مباهله بکنیم یا نکنیم؟ چون به مباهله منجر شد. حاج آقا هم فرمودند و جواب ایشان را هم دادند. شب عید فطر هم بود که چهارشنبه شبی در منزل حاج آقا بود، آقازاده ی حاج آقا فرمودند: «یک دعایی بفرمایید، اینها میخواهند امشب در لندن مباهله بکنند[3]». خُب، خود این ماجرا جالب است.
-مباهله اش چطور شد؟
کردند و نکردند. خیلی جالب بود[4].
حالا این مثال، خودش یک ماه بحث دارد. اگر ببینید، اینها را تحلیل کنید، چه گفتند، چه شنیدند، خودش خیلی زمینۀ تحقیق دارد. اگر آن یک ماه بحث را ببینید، یکی از بهترین زمینهها برای خلأشناسی را پیدا کردهاید[5]. یعنی آن ها آمدند و یک ماه بحث کردند، شما که بحث آنها را پیگیری بکنید، میفهمید که در کجا بود که جواب سؤال داده شد یا نشد و اگر جواب از آن داده نشد، آیا بهخاطر خلأ تحقیق است یا خلأ تبیین؟ خود همین مناظرۀ آن ها، یکی از بهترین سوژههای تحقیقاتی برای خلأشناسی است.
[1] برشی از مقاله گردآوری «بایستگی های حوزوی در عصر حاضر»
محور این متن، جلسهای است که در تاریخ ٨/ ١٢/ ١۴٠١ و با حضور جمعی از پژوهشگران مؤسسه فطرت برقرار گردید. علاوهبر آن، از بخشهایی از جلسه درس تفسیر سوره ق تاریخ ۲۱/ ۱۲/ ۱۳۹۰ نیز برای تعمیق مطالب بهره بردهایم. بخش دوم با کروشه متمایز شده است.
[2] محمد الهاشمي الحامدي هو سياسي وكاتب وإعلامي تونسي. هو مؤلف كتب "السيرة النبوية للقرية العالمية" و "رسالة التوحيد" و"رسالة الدولة العادلة في إطار المبادئ الإسلامية"، وهو مؤسس ورئيس قناة المستقلة الفضائية في لندن. ورئيس تيار العريضة الشعبية للحرية والعدالة والتنمية، الذي تغير اسمه إلى تيار المحبة في 22 ماي 2013. في 2018 استقال الهاشمي من رئاسة الحزب. الهاشمي الحامدي مقيم بالعاصمة البريطانية لندن منذ 1987ومعارض تونسي سابق. اتهمه خصومه بأنه مقرب من زين العابدين بن علي وحزب التجمع الدستوري المنحل. لكنه نفى ذلك نفيا قاطعا، مبرهنا على كلامه بأنه عاش طيلة فترة حكم بن علي في الخارج وفتح الباب لمعارضيه في برنامج المغرب الكبير بقناة المستقلة، البرلمان الشهير الذي وصفته جريدة ليبراسيون الفرنسية بأنه شاشة للحرية تأسر التونسيين . كان الهاشمي الحامدي أحد أعضاء حركة النهضة الإسلامية التونسية قبل أن يخرج منها بسبب خلافه مع زعيمها راشد الغنوشي ويتحول إلى سياسي مستقل.بالإضافة لكونه سياسيًا، فهو أيضًا كاتب وإعلامي من مواليد سيدي بوزيد في تونس.، ومالك قناة المستقلة الفضائية التي انطلقت عام 1999. وقناة الديمقراطية التي انطلقت عام 2005. و بخلاف ما يروج عنه من خصومه بأنه رجل أعمال ومن أثرياء تونس فهذا ليس صحيحا على الإطلاق كما أكد ذلك هو بنفسه مرات عديدة، وكما أكدت صحيفة لوموند الفرنسية التي زارت مقر قناة المستقلة في لندن وكتبت بأنه مقر متواضع بإمكانيات متواضعة. وهو أحد المرشحين لمنصب الرئاسة في تونس بعد الثورة التونسية عام 2011 بصفته رئيسًا لتيار العريضة الشعبية للحرية والعدالة والتنمية. وكمؤسس لحزب المحافظين التقدميين الذي تتبع له العريضة الشعبية.حيث خسر بعد أن حقق تيار العريضة الشعبية الذي يترأسه المركز الثالث في انتخابات المجلس الوطني التأسيسي. في 2011، وبعد الثورة التونسية، أعلن محمد الهاشمي الحامدي عن رغبته في الترشح لمنصب رئاسة تونس.قدم ترشحه للانتخابات الرئاسية التونسية لسنة 2014(الموسوعة الحرة)
[3] عزيزان مستحضرند كه مركز شبكه المستقله در لندن است و از 7 سال قبل [تاریخ این جلسه سوم اردیبهشت ماه سال ١٣٨٨ می باشد]كه اين شبكه تأسيس شد، هدفش زير سوال بردن فرهنگ شيعه و القاء شبهه عليه مذهب اهل بيت (عليهم السلام) بوده است و اولين بار مناظره بين شيعه و وهابيت را در ماه رمضان 6 يا 7 سال قبل در اين شبكه راه انداختند كه از وهابي ها، عثمان الخميس از كويت آمد و عبد الرحمان دمشقيه از رياض و بلوشي ـ ملازاده كه يك ناصبي و فحاش است ـ از فراري هاي ايران. از طرف شيعيان هم آقاي دكتر ابو زهراء از اساتيد دانشگاه اسلامي لندن و عراقي الأصل و آقاي دكتر تيجاني بودند. حدود 24 جلسه داشتند و جلسات خوبی بود. گرچه ايده آل نبود، نكته ظريفي كه در اين 24 جلسه بود، اين بود كه وقتي طرف هاي شيعه ديدند كه وهابيت نسبت به حرف شان لجاجت و عناد مي ورزند، تقاضاي مباهله كردند. عزيزان مي دانند كه مباهله، يكي از معجزات اسلام و قرآن است كه اگر دو نفر در مسائل اعتقادي در گفتگوي با هم به نتيجه نرسند، اگر مباهله كنند ـ با آن شرايطي كه دارند ـ ، طرف باطل، به غضب و خشم و قهر إلهي گرفتار شده و نابود مي شود. حتي حضرت آيت الله العظمي بهجت، رسما به آن آقايان پيام دادند كه شما مباهله كنيد. دعاي مباهله را هم براي شان از قم ارسال فرمودند و گفتند گر چه آنها حاضر نخواهند شد، ولي شما با قدرت و قوّت تمام، به طرف مباهله حركت كنيد. در شب 24 ماه رمضان، اينها درخواست مباهله كردند و آنها زير بار نرفتند و محوّل كردند به شب آخر و در شب آخر هم حدود 3 ساعت و نيم گفتگو شد، ولي وهابيت زير بار مباهله نرفتند و اين زير بار مباهله نرفتن آنها، نشانه ضعف مباني اعتقادي آنها بود و باعث شد كه هزاران جوان سني و وهابي، به طرف مذهب شيعه كشیده شدند.(پاسخ استاد حسینی قزوینی به شبهات شبکه المستقلة)
[4] مرحوم آیتالله بهجت در مورد امر مباهله چنین مینویسند:
س۶۴. ما هو حکم المباهلة فی هذا الزمان؟
ج. الحمد لله رب العالمین والصلاة علی سید الأنبیاء محمد وآله سادة الأوصیاء المطهرین. یمکن القول بجواز المباهلة فی الجملة فی ضروریات الدین، بل مطلق الیقینیات الدینیة مع المعاندین المدعین للعلم الحاضرین لمجرد عدم اعتقادهم بالدینیات للمباهلة مع المحقین مع الدین والإیمان، إلا أنه لو کانت راجحة لما عدل عنها أوصیاء الرسول صلیاللهعلیهوآلهوسلم الذین هم أولی باتباعه من غیرهم حتی أنهم عملوا فی الجهاد والدفاع مع شروطها ولو بالتقریر لعمل ولاة الجور، حتی أنهم حضروا لمقاتلة الرئیسین لإطفاء نائرة الحروب ولم یعلنوا أمر المباهلة، وإن کان یمکن أن یکون ذلک من بعض التخفیفات علی الاُمة وأنه تعالی لا یرضی إلا بالإیمان الاختیاری فی غیر موارد الجهاد والدفاع مع شروطها، فالاقتصار علی تبیین الحقائق الدینیة بالواضحات من الحجج والبراهین أولی وأشبه بعمل اُمناء الدین والائمة المعصومین، فإنها لو کانت مکتوبة معلنة لأثرت قطعاً ولو فی البطون اللاحقة من أهل العقل والإیمان؛ وهو أیضاً أحوط لإمکان أن المخالف یظن بکونهم فاقدین للعقل وقاصرین بالجهل فی المهمات الدینیة فضلاً عن غیرها، فعدم التأثیر فی حقهم لعله یوجب وهناً فی أهل الحقائق الدینیة، بل فی نفس تلک الحقائق. ومما یفرق به بین عمل النبی صلیاللهعلیهوآلهوسلم مع الکفار وغیره واشتماله.
علی خصوصیات مفقودة فی غیر عمله صلیاللهعلیهوآلهوسلم، أن الأمر فی اُصول الدین والمذهب بسبب الاقتران بالمعجزات والکرامات والحجج الواضحات، بلغ إلی حد الوضوح بحد یکون کالمشاهدة القاطعة بما صدر منه صلیاللهعلیهوآلهوسلم بعد ذلک من اوصیائه مما لا تحصی کثرة، فعلی أهل العلم والدین والإیمان أن لا یتسامحوا فی إیضاح البراهین وتکمیل الحجج حتی لا یخفی الحق علی أحد من طالبیه وأن یستغنوا بتکمیل الإیضاحات لما بین فی الکتاب الذی هو أعظم الکتب السماویة وببیانات العترة الذین هم ثانی الثقلین والمیراثین العظیمین الکافیین وأن یستغنوا بذلک عن سائر التکلفات وأن یحسنوا بتألیف القلوب حتی لا یقعوا بسبب الارتشائات من رؤساء الکفر والضلال فی الکفر والنفاق مع أمرهم بالقناعة التی هی کنز لا یفنی ولا یفتقر معها أحدٌ ولا یستغنی عنها أحد، فإن کل حد من الإحسان یقابل بالأزید الأقوی منه من رؤساء الضلالة ثم إنهم قادرون علی الاسترداد منهم بالوجوه المختفیة علیهم، فإنهم مع عدم تعقلهم یتبعون رؤسائهم المعاندین للحق بسبب الریاسات الباطلة ویقاتلون أهل الحق والدین کما هو المشاهد نسأل الله التوفیق للمحافظة علی الدین فی الأفعال والتروک وأن یوفقنا للملازمة مع الثقلین اللذین أمرنا بالتمسک بهما المنافی للعدول عنهما إلی غیرهما. والحمد لله أولاً وآخراً والصلاة علی نبیه محمد وعترته الطاهرین واللعن الدائم علی أعدائهم أجمعین.
کتبه العبد محمدتقی بن محمود البهجة الغروی الجیلانی.( به سوی محبوب، ص 83-86)
[5] مجموعه شبهات مطرح شده در این مناظرات و پاسخ به آنها در دو جلد با عنوان الاجوبة الوافیة فی الرد علی شبهات الوهابیة تألیف شده است:
ومن منطلق الشعور بالمسؤولية كانت مؤسّسة الكوثر للمعارف الإسلامية تتابع ما يجري على تلك القناة عن كثب وحرص شديدين ، وكانت تسعى جادّة أيضاً لدراسة هذه الظاهرة الخطيرة والهدّامة ، وقد ساهمت في ذلك الحين للعمل على إزاحة الشبهات التي قد تستحدثها أبواق الضلال في نفوس المسلمين.
ولكي تكون هذه المؤسسة المباركة فاعلة في هذا الميدان ، ومؤثّرة في أداء ما تشعر به من المسؤولية تجاه ما يجري في العالم الإسلامي ؛ بادرت ـ من خلال قسم البحوث والدراسات ـ إلى دراسة أهم الشبهات العقائدية التي أثارها التكفيريون من الفرقة الضالة ، ثم تصدّت وبكل جدارة للإجابة عن هذه الشبهات بأجوبة محكمة ورصينة ، كشفت القناع عن زيف ما يزعمه المبطلون .(الاجوبة الوافیه، ص ٧-٨)