رفتن به محتوای اصلی

متشابه بودن اجزاء در عملگرهای ریاضی

`

ببینید در ما نحن فیه این را عرض کردم که وقتی شما با بیت جلو آمدید، برای این‌که بتوانید پیش ببرید، حتماً لازم بود به جای این‌که اجتماع شما، اجتماع با عملگرهای ریاضی باشد، [با عملگرهای منطقی باشد]. عملگرهای ریاضی که جمع و ضرب و تفریق است، همان متشابه الاجزاءها است. یعنی هر شما با عملگرهای ریاضی، چیزی را ترکیب کنید و مجتمع کنید، به یک جزء لایتجزایی که سبب شود بعداً چیزی ظهور کند، نمی‌رسید. چرا؟ چون عملگر شما ریاضی است که متشابه الاجزاءها را به هم می‌چسباند. بیست کیلو به اضافه بیست کیلو، چهل کیلو می‌شود و چیز جدیدی پدید نمی‌آید. چرا؟ چون عملگر ریاضی، عملگری است که متشابه الاجزاءها را با هم جمع و تفریق می‌کند. به خلاف عملگر منطقی. عملگر منطقی، معانی را کنار هم می‌گذارد و غیر متشابه الاجزاءها را با هم ترکیب می‌کند؛ با واو، یاء و امثال آنها.

لذا عرض کردم اگر عملگرهای منطقی و فضای منطق و جبر بولی در کار نیامده بود، امروز ما اصلاً کامپیوتر نداشتیم که نداشتیم. این برای هر کسی واضح است؛ نمی‌توان مدام گفت صفر و یک‌ها کاره‌ای هستند. صفر و یک‌ها کاره‌ای نیستند؛ صفر و یک‌ها، یک نظام و سیستم عددی باینری است که پایه کار است. حتماً قرار بوده که این‌ها بایت شود و بایت‌ها 256 نماد شود. باز ما با 256 عدد کار نداریم؛ عدد که ریاضیاتی است. ما هر عددی را با یک کاراکتر پیوند می‌دهیم؛ با یک نماد. و لذا در همه این دستگاه‌های شما که CPU در آن کار می‌کند، سر و کار CPUها با صفر و یک‌ها نیست، بلکه سر و کار آن‌ها با بایت‌ها است که یک جزء لایتجزای اطلاعات هستند. هر بایت، لایتجزی است. اگر بخواهید بایت را به هم بزنید و به اندرون آن بروید، دیگر آن نیست و تمام می‌شود. سر و کار CPU در این دستگا‌ه‌ها، با یک جزء لایتجزایی است مثل این‌که یک مولکول آب داریم که اگر آن را به هم بزنید، دیگر آب نداریم، سر و کار این‌ها هم با بایت‌ها است که اگر آن‌ها را به هم بزنیم، دیگر ما هیچی نداریم. همه چیز به هم می‌خورد. این‌ها مقدمات بحث بود. در همین مسیر می‌خواهیم جلو برویم.