رفتن به محتوای اصلی

قصد در شرایط ترکیب انسان و هوش مصنوعی

{00:16:05}

یکی از کارهایی که الآن به‌شدت انجام می‌دهند، این است که انسان و هوش مصنوعی با هم مرکب بشوند. اجزائی از این‌ها را بگذارند؛ الآن سه جور انجام می‌دهند. وسائلی را نصب می‌کنند؛ جمجمه شخص را برمی‌دارند و آن چیزی که می‌خواهند بگذارند را می‌گذارند؛ تراشه، چیپست(chipset). یا آن سنسوری که پالس های الکتریکی و مغناطیسی را ثبت و ارسال می‌کند. اسم آن را زیاد شنیده‌اید! - این‌ها قدرت‌نمائی خدا است تا نشان بدهد ذهن‌ها چطور محدود است - یادم آمد؛ الکترود. چیزهایی که می‌چسبانند الکترود است. الکترود خیلی معروف است. این الکترودها را در خود مغز می‌گذارند؛ به این‌ها روش‌های تهاجمی می‌گویند. اما گاهی جمجمه را برمی‌دارند و بین جمجمه و قشر مغز می‌گذارند و اصلاً داخل مغز نمی‌کنند ولی نزدیک است؛ به این‌ها نیمه‌تهاجمی می‌گویند. یک روش هم غیرتهاجمی است؛ همین‌هایی که روی جمجمه می‌گذارند بدون این‌که عمل جراحی کنند و جمجمه را بردارند و این الکترودها را داخل ببرند و آن چیپست‌ها(chipset) را اندرون بگذارند، آن‌ها را روی همین جمجمه می‌گذارند و شروع می‌کنند به انجام کار و آن وقت ارتباطات گسترده‌ای شروع می‌شود. متاورسی هم که آقا گفتند، یک جور دیگری از کار است؛ واقعیت مجازی است؛ واقعیت افزوده است. این‌ها نزدیک هم هستند. واقعیت مجازی با یک چیزهای خاصی که به مشاعر ما کمک می‌کند، برای آن‌ها تشکیلاتی را فراهم می‌کند؛ مجازی و واقعیت مجازی؛ پارادوکس هم نیست. یا واقعیت افزوده‌ای که اصلاً به آن ابزار هم نیازی ندارد؛ نرم‌افزار و فقط همین دوربین است. با واقعیت افزوده در خانه او یک دم ودستگاهی به پا می‌شود.

خب حالا ببینید؛ وقتی این ترکیب صورت گرفت، این قصد، از یک شخص می‌آید و گاهی از آن هوش مصنوعی می‌آید. قصد آن را قبول داریم یا نداریم؟ مسائل فقهی آن باید روشن شود. الآن همین‌ها در شرائطی می‌تواند کاری کند که این لغتی که یادمان رفته بود را با کمکی که می‌کند، فراموش نکنیم. دیدم خانم جاسوسی رفته بود و چقدر هم جاسوسی مهمی هم انجام داده بود. اسمش یادم نیست. از چیزهایی که خیلی سبب فعالیت او برای داعش و رئیسش و کارهایی که برای آن‌ها داشت و برایشان جاسوسی می‌کرد -البته بعدش کشته شده بود- این بود که چیزی برای او کار گذاشته بودند که حافظ قرآن بود. قرآن را حفظ نکرده بود؛ چیزی در بدن او گذاشته بودند. خب آن‌ها هم می‌بینند حافظ است. یعنی شما ببینید کار به کجا رسیده است! الآن با این اطلاعات ترکیبی، خلاصه در مورد قصد او چه بگوییم؟ واقعاً قصد قبلی عرفی عقلائی هست یا نیست؟ کسی که با این افزوده‌ها قرآن را حافظ است و قصدهای بالا بالا می‌کند و حرف‌های مهمی می‌زند و … . خلاصه باید برای این‌ها حرف بزنیم. این قصدها، آن قصد قبلی هست یا نیست؟ این‌ها سؤالاتی است که به گمانم جا دارد مطرح بشود.

تازه گفته‌اند؛ چندتا شرکت‌های معروف هوش مصنوعی هستند…؛ یکی از آن‌ها شرکت علی بابا است. درست است که علی بابا از یک داستانی است، ولی خود همین واژه و ریشه‌دار بودنش جالب است. یکی از مهم‌ترین شرکت‌ها با سرمایه بسیار بالا در هوش مصنوعی همین شرکت علی بابا است. ظاهراً شرکت متا گفته ما الآن داریم با ترکیب همین مسائل [کار می‌کنیم]؛ ترکیب ارتباط با انسان و توسعه همین مدل‌های زبانی بزرگ.

مدل زبانی بزرگ چه بود؟ مدل زبانی، اصل درک زبان است؛ یادگیری ماشین است. مدل زبانی بزرگ، زبان طبیعی و پردازش زبان طبیعی است. صورتی بود که یک ماشین طوری باشد که فقط درک زبان‌های سیستمی نکند. چون زبان منطق گزاره‌ها و امثال آن، ریاضی است و ماشین زود می‌تواند آن‌ها را یاد بگیرد. اما برای این‌که ماشین بتواند پردازش زبان طبیعی را یاد بگیرد، خیلی زحمت کشیده شده است. خروجی آن هم الآن هوش مولد شده است؛ فوری خلاصه‌گیری کند، حرف بزند، مطلب به شما بگوید، محاوره کند. آنچه که مبدأ کار این‌ها بوده، همین مدل زبانی بزرگ بوده است. چکار کرده‌اند؟ شاید میلیارد یا تریلیارد به چشمم خورد؛ یعنی خیلی کار است؛ یک چیزی می‌گوییم. یک مدلی است که اگر ماشین بیاید با شما محاوره بکند، چندصد میلیارد پارامتر را در نظر می‌گیرد. این‌ها را در نظر می‌گیرد تا با شما محاوره کند.

خب الآن این مدل زبانی را با پردازش امواج میدان‌های مغناطیسی مغز یا پالس‌های الکتریکی مغز ترکیب کرده‌اند.

خداوند متعال در بدن ما عجائبی قرار داده است. یکی از مهم‌ترین چیزهایی که در بدن ما هست، کنش‌وواکنش‌های شیمیایی است. در کتب حکمت و طب قدیم اسم آن را حرارت غریزی می‌گذاشتند. حرارت غریزی یعنی خود بدن، منبع تولید حرارت است؛ الآن بدن، 37 درجه حرارت دارد. حکماء قدیم به این «الحرارة الغریزیة» می‌گفتند. یعنی خود خدای متعال، بدن را طوری قرار داده که مبدأ این حرارت، آن متابولیسمی است که در بدن صورت می‌گیرد.

شاگرد۲: فعل و انفعالات شیمیایی است؟

استاد: بله، فعل و انفعالات شیمیایی است. یعنی در اثر تجزیه و ترکیب، این حرارت تولید می‌شود. هضم رابع می‌گفتند. حاج آقا می‌فرمودند خورده و به هضم رابعش هم رسیده است. یک اصطلاح طب قدیم است؛ برای هضم، چهار مرحله قائل بودند. هضم معدی، هضم کبدی، هضم دموی، هضم عضوی. به نظرم مرحوم حاجی در منظومه این‌ها را دارند. ما منظومه را مباحثه کرده‌ایم. به گمانم مرحوم حاجی این‌ها را دارند؛ خیلی هم مطالب دلنشینی است. هضم معدی، در معده است. بعد در مرحله بعدی وارد کبد می‌شود و هضم کبدی انجام می‌شود. بعداً از کبد به هضم دموی می‌رسد؛ مرحله خون است. آخر کار، هضم عضوی است. همانی است که الآن به آن متابولیسم نهائی می‌گوییم. یعنی آنهایی که خون حاملش است و دارد می‌آورد، سلول‌های بدن، آن‌ها را وارد خودشان می‌کنند و سلول، آن‌ها را می‌سوزاند. یکی از مهم‌ترین سوخت‌وسازها در بدن ما، در سلول‌های بدن است.

خدای متعال در بدن ما این شئونات مختلف را اعمال فرموده است. یکی از آن‌ها، این حرارت غریزی است که منشأ آن، فعل و انفعالات شیمیایی است. اما وقتی به دستگاه سیستم شبکه عصبی می‌رسیم که دماغ است و کارش را انجام می‌دهد، بخشی از آن، فعل و انفعالات شیمیایی و رد و بدل شدن اطلاعات و پالس‌ها هست که در مغز انجام می‌شود. یک بخش مهمی از آن، الکتریکی است. بعد هم امواجی است که ساطع می‌کند. الآن امواج ساطع شده را به‌راحتی با الکترودها و غیر آن‌ها دریافت می‌کنند.