رد تبعیت تمام تکنیکهای امروزی از ایده فلسفی
{00:09:20}
جلوتر عرض کردم؛ گفته میشود که خیلی از تکنیکهای امروزی تبلور و تجسم یک ایده فلسفی است. جلوترها هم عرض کردم که اندازهای که من میفهمم، در ذهنم صاف نمیشود. اتفاقاً مهندسین نرمافزار، یا کلاً مهندسین از اول عالَم، آن کسی و چیزی که برای مهندس کار انجام میدهد ریاضیدان و ریاضیات است. اوست که دارد کار انجام میدهد. فیلسوف اصلاً برای مهندس کار انجام نمیدهد. خود کلمه مهندس، اسم فاعل از هندسه است. اقلیدس یک کتاب هندسی نوشت و سایر مهندسین کتاب نوشتند و یک ابزار ریاضی به دست مهندسین دادند. حالا آن چیست؟ یک خطکش دست میگرفتند؛ خطکش و پرگار کهکشانپیما؛ اقیانوسپیما. مهندس همین است. یعنی ریاضیات و یکی از شعب ریاضی که هندسه است، برای مهندس یک ابزاری را فراهم میکند که با این ابزار ریاضی کارش را جلو میبرد؛ اینکه فلاسفه چه میگویند و نقطه چیست و خط چیست و تعریفش چیست و اصلاً هست یا نیست؛ اصلاً کاری با اینها ندارد. نه هندسه در بند آن بحثهای فلسفی است و نه مهندس وقتی میخواهد با ابزار هندسه طول چیزی را اندازه بگیرد یا فاصله زمین تا خورشید را اندازه بگیرد، در بند آنها است. تشابه، مهمترین ابزار کهکشانپیما و اقیانوسپیمای مهندسین است؛ آن هم در فضای هندسی؛ فضای سه بُعدی.
خب ببینید؛ الآن هم همینطور است. واقعاً به این صورت است. هر چه هم فکرش را میکنم، اینجور به ذهنم میآید. یعنی در زمان ما و این صد سالی که گذشت، یک ایده فلسفی نیامد به اینها بگوید بروید بهدنبال هوش مصنوعی و آن را بهعنوان یک تکنیک، تکنولوژی و صنعت بیاورید. ابزار ریاضی فراهم شد و این تکنیک پیش رفت. الآن هم مهندسین نرمافزار، کاری با فلسفه ذهن و … ندارند. آنها دارند کار خودشان را میکنند. یک فضایی برای خودشان است.
بدون نظر