رفتن به محتوای اصلی

خلاصه بحث؛ پیدا کردن اثرات هوش با حرکت از سخت‌افزار به نرم‌افزار

 

در جلسه قبل بحث ما به اینجا رسید: ما از متن سخت‌افزار شروع کردیم و بالا آمدیم و مقصود ما این بود که بدون این‌که چشم‌بندی کنیم و با نفهمی جلو برویم - بلکه برای ما واضح و آشکار باشد - از متن سخت‌افزار بالا بیاییم و ببینیم کجا می‌رسیم که می‌توانیم یک چیزی به نام آگاهی یا هوش و درک معنا مطرح کنیم، بدون این‌که نفس داشته باشیم؛ این می‌شود یا نمی‌شود؟ خب باید بالا بیاییم و ببینیم می‌شود یا نمی‌شود. اتفاقاً به همین دلیل بود که من از متن سخت‌افزار بالا آمدم؛ یعنی ما اتاق چینی را فراموش نکنیم. بچه و کسی که هیچ درکی ندارد و کاری را انجام می‌دهد، فراموش نکنیم؛ یعنی فراموش نکنیم که درکی نداشت. در این ماشینی که با صفر و یک‌ها شروع شد و مدام بالا می‌آییم، کجا است که بدون این‌که اتاق چینی را فراموش کنیم به‌وضوح می‌بینیم الآن به یک سطح و لایه‌ای رسیده‌ایم که به صورت پایه‌محور، با درک معنا و یک نحو آگاهی پایه‌محور مواجه هستیم؛ بدون این‌که نفس داشته باشد. این می‌شود یا نمی‌شود؟ پس نباید اتاق چینی را فراموش کنیم. یعنی الآن ماشین دارد چه کار می‌کند؟ درکی دارد یا ندارد؟ هر چه فکرش را می‌کنیم و با پیشرفته‌ترین ربات هم مواجه شویم، با یک چیز هوش‌مند مواجه نیستیم، بلکه یک کاری را یادش داده‌اند و دارد انجام می‌دهد و نه آگاهی دارد و نه درک معنا دارد و مثل اتاق چینی و سائر مواردی‌که گفته شد، می‌گوییم مکانیکی است؛ هوشی است که مکانیکی است؛ مثل دومینو یک چیزهایی انجام می‌دهد و جلو می‌رود و خودش هم نمی‌فهمد که دارد چکار می‌کند؛ این که درک معنا در هوش پایه‌محور به نحو هوش قوی نشد. لذا عرض کردم باید یواش یواش جلو برویم و قدم به قدم در ریخت کار طلبگی و حوزوی خودمان جلو برویم، تا ببینیم اصلاً ممکن هست یا نیست؟

ببینید وقتی از سخت‌افزار شروع کردیم و سیستم بیت را روی یک چیزهای فیزیکی که حالت علی البدل داشتند پیاده کردیم، ذهن ما چیزهایی که حالت علی البدل داشتند را به‌عنوان سیستم در نظر گرفت و بیت را تشکیل داد. بنابراین بیت نرم‌افزار است. با پایه‌گذاری بیت شروع کردیم و جلو رفتیم. با نظام اعداد باینری جلو رفتیم؛ یعنی با دو رقم صفر و یک که دو حالت است، این سیستم ریاضیاتی را در بیت تعبیه کردیم و اعداد را نشان دادیم. با یک بیت، دو عدد صفر و یک و با دو بیت کنار هم «دای بیت»[1] درست می‌شود که در مخابرات، دو بیت وچهار بیت خیلی به کار می‌رود و به بیشتر از آن نیازی ندارند؛ خیلی از اغراض مخابراتی با دو بیت و چهار بیت حل می‌شود؛ کوادبیت[2] و دای بیت. هر کسی بیشتر علاقه دارد مراجعه می‌کند.


[1] dibit

[2] quadbit