الف) آگاهی مجردات تام بدون نیاز به پایه
آگاهی، مفهومی است که نوعاً همه ما یک درک شهودی و روشنی از آن داریم، ولی وقتی تفصیل پیدا کند، آثاری دارد. یک آگاهی که بالاترین درجه آگاهی است، آگاهیای است که اصلاً نیازی به پایه ندارد. همان چیزی که در عبارت معروفی که در کتابها شنیدهاید، روشن میشود؛ میگویند: «کل مجرد فهو عقل و عاقل و معقول». یعنی کل مجرد فهو آگاه؛ عقلٌ عاقلٌ؛ آگاهی دارد اما مجرد است، یعنی برای آگاهی داشتن، نیازی به پایه ندارد. علم خدای متعال هم که فوق همه مطالب است. لازم نیست که از خدای متعال شاهد بیاوریم. ما شاهدهایی داریم که در بستر خلق و عالم مخلوقات الهی است.
این یک آگاهی است؛ درجه اول آگاهی است، بدون نیاز به پایه. خیلی از متکلمین این آگاهی و مجردات تام را قبول ندارند. ولی ادله آن و بحثهایش جای خودش؛ علی الفرض، اگر آن را بپذیریم، این هم هست. خیال هم میکنیم که مشکلی نداشته باشد و آگاهی به این معنا ولو سنخش دقیق و لطیف است و از سنخ مشاعر ما نباشد، ولی ثابت است. پیشترها به این صورت به آن رسیدیم که هیچ مشکلی ندارد. این یک آگاهی است که نیاز به پایه ندارد.