رفتن به محتوای اصلی

لزوم درک معنا توسط پایه آگاهی و تفاوت آن با ماشین مکانیکی تورینگ

{00:49:14}

یکی از مهم‌ترین چیزهای آگاهی که ما با آن کار داریم و بعداً در فقه، احکام موضوعاتش را باید بررسی کنیم، این است که ببینیم این پایه‌ای که شما فراهم کرده‌اید و می‌گویید آگاهی دارد، درک معنا هم دارد یا نه؟ این بسیار مهم است و ان شاء الله به تفصیل بررسی می‌کنیم که آیا می‌توانیم پایه‌ای فراهم کنیم که معنا را درک کند یا نه؟ یا همان مکانیکی است که شما می‌گویید ماشین تورینگ؟ برای آن دو وصف می‌آورند: ماشین تورینگ ماشینی انتزاعی است اما مکانیکی. مکانیکی است، یعنی درک معنا ندارد. خیلی هم روشن است؛ نزد خود آن‌ها هم واضح است. چرا انتزاعی است؟ یعنی فیزیکی نیست؛ شما انتظار نداشته باشید وقتی می‌گوییم ماشین تورینگ، یک ماشین فیزیکی داشته باشیم. در ماشین تورینگ، سر و کار شما با حرکت فیزیکی نیست؛ سر و کار شما با حرکت منطقی است. بله، منطق گزاره‌ها مکانیکی است، اما نه مکانیک به‌معنای فیزیک. این‌که منطق گزاره‌ها مکانیکی است، یعنی سر و کار ما با چیزی است که خودش انجام می‌شود. ماشین تورینگ هم می‌تواند منطق گزاره‌ها را اجرا کند. ماشین تورینگ به‌راحتی منطق گزاره‌ها را اجرا می‌کند و مشکلی هم ندارد، چون خود ماشینش مکانیکی است.

شاگرد: از درک معنا، معنای کلی مقصودتان بود یا جزئی؟

استاد: هر دوی آن‌ها.

شاگرد2: همان معنایی که در فلسفه مطرح است؟ مثل محبت جزئی و کلی؟

استاد: بله. اما با خصوصیت معنا. حالا باید به آن برسیم و تفاوت‌های آن‌ها را دقیق بگوییم.