رفتن به محتوای اصلی

اشکالات درایفوس؛ رد موفقیت ماشین در تست تورینگ

{00:19:21}

کس دیگری که اشکال می‌گرفت، فیلسوف تحلیلی بود. آقای درایفوس بود که مبنایش فلسفه قاره‌ای بود، اشکالاتی دارد که رنگ دیگری دارد. هفته قبل هم عرض کردم که ولو بحث‌های این‌ها گذشته و در زمان ما هوش مصنوعی گام‌های بعدی را برداشته، اما شما تا به‌خوبی روی مبادی فکر نکنید، گام‌های بعدی هم برای شما واضح نمی‌شود؛ مباحثه طلبگی این است.

ایشان می‌گوید من اصلاً قبول ندارم که ماشین بتواند تست تورینگ را پشت سر بگذارد و اصلاً این فرض بی‌خودی است. سرل تست را گذاشت و فرض گرفت که تست را پشت سر گذاشته و گفت فقط نمی‌فهمد، من می‌گویم اصلاً نمی‌تواند. حتی تحقق هوش ضعیف را که سرل قبول کرده بود، ایشان قبول نکرد. سه-چهار اشکال و مبادی دارد که به برخی از آنها اشاره می‌کنم. ایشان می‌گوید چنین چیزی اصلاً نمی‌شود.

بله، کسی هم که زبان چینی را رد و بدل می‌کند، در یک ساختار خاصی یک چینی را به اشتباه می‌اندازد که شما چینی بلد هستید. اما کسی که پشت دیوار است و با نمادها بازی می‌کند، اگر بخواهد به تمام معنا با یک انسان چینی رابطه برقرار کند، همان هم فوری می‌فهمد که او یک انگلیسی‌زبان است و چینی نمی‌فهمد؛ این حرف ایشان است و این‌طور از او نقل کرده‌اند. دو-سه کتاب دارد. هفته قبل هم عرض کردم؛ او گفت یک بچه ده ساله از ماشین بیشتر می‌فهمد. بعد از این‌که از آن ماشین در شطرنج باخت، این‌طور نوشت که من گفته‌ام یک بچه ده ساله از ماشین بیشتر می‌فهمد و چیز بیشتری دارد، اما ماشین می‌تواند من را شکست دهد و منافاتی بین این دو نیست؛ می‌خواست بگوید فضاها فرق می‌کند.

خب از این جمله «یک بچه ده ساله بیشتر می‌فهمد» می‌خواست چه بگوید؟ دو مطلب دارد که اصلاً وارد آن نمی‌شویم؛ یا می‌دانید یا اگر نمی‌دانید مطالعه می‌کنید. یک بحث این بود که پالس‌هایی که در مغز و دماغ بشری صورت می‌گیرد و نورون‌های عصبی انجام می‌دهند به‌صورت دیجیتالی است یا آنالوگ است؟ خب زمانی‌که آن‌ها می‌گفتند در فیزیولوژی که بحث اوست، دیجیتالی فرض می‌گرفتند که ایشان می‌گفت به این صورت نیست. الآن هم می‌گویند حق با او است. یعنی الآن دیده‌اند این تبادلات آنالوگ است، نه قیاسی و نه عددی و دیجیتال. دوم جهت روانی بحث بود؛ یعنی ما هم در ذهن خودمان دائم کارهایمان را با این حالات نماد و رفت‌وبرگشت و بازی کردن با نمادهای زبانی جلو می‌بریم. به این هم بحث روانی می‌گوییم که من با این هم کار ندارم.