رفتن به محتوای اصلی

معرفی برخی از کتب و مقالات مرتبط با هوش مصنوعی

{00:42:35}

در این فرصت باقی‌مانده عرض کنم که در انتشارات حوزه، سه کتاب چاپ شده. اولی که شماره یک آن است، مربوط به آقای دکتر دیوید لزلی(David Leslie) است که گروهی از مترجمان آن را ترجمه کرده‌اند؛ «فهم اصول اخلاقی و امنیتی حاکم بر هوش مصنوعی»؛ این اولین نسخه آن است. دومی راجع به توصیه نامه یونسکو است؛ آن را ترجمه و نقد کرده‌اند که شماره دوم این کتب حوزوی است، به نام «نقد و تکمیل پیش‌نویس نهائی توصیه نامه اخلاق در هوش مصنوعی». سومین کتاب هم که همین امسال (1403) آمده که کار جمعی از نویسندگان است، به نام «مسئولیت‌پذیری هوش مصنوعی» است که در دو بخش است. در یک بخش چند مقاله را در مورد همین مسأله ترجمه کرده‌اند و بخش دومش که بخش خوبی است، اسناد است؛ یعنی آن کارهایی که الآن در کل دنیا دارند انجام می‌دهند؛ شبیه همان کار یونسکو است. همین هفته قبل بود که اتحادیه اروپا عهدنامه خود را منتشر کردند. دارند این کارها را انجام می‌دهند. بخش دوم این کتاب هم اسنادی است که الآن هست. نمی‌دانم شماره سوم چاپ شده یا نه. اگر تهیه کردید، برخی از بخش‌هایش را در جلسات بعدی مرور می‌کنیم، چون به بحث ما مربوط می‌شود.

غیر از این کتاب‌ها هم آقا به من مقاله‌ای داده‌اند که در سال هزار و چهارصد تألیف کرده بودند. خلاصه فرمایش ایشان را عرض می‌کنم؛ در این مقاله فرموده‌اند انسان سه بخش دارد: بدن دارد که ظهور اصلی هوش در آن، مغزش است. نفس دارد که به این بدن تعلق می‌گیرد و مدبر این بدن است. یکی هم عقل دارد که آن عقل، پشتوانه و ظهیر نفس است. می‌فرمایند اساس هوش انسان نه مغز است و نه به نفس است، بلکه به نفس مستظهر به عقل است. اگر عقل باشد و نفس نباشد، نمی‌تواند کاری انجام بدهد؛ بدن باید زنده باشد و نفس داشته باشد. ولی اگر نفس باشد و عقل نباشد، مثلاً دیوانه باشد، آن هم هوش ندارد. پس هوش انسانی مستظهر به مغز و بدنی است که نفس به آن تعلق گرفته؛ نفسی مستظهر به عقل. بنابراین در ماشینی که نفس ندارد و قهراً هم مستظهر به عقل نیست، هوشی انسانی نخواهیم داشت. وقتی هوشی انسانی نداریم، پس دیگر باید فکر را در همان محدوده امکاناتی که داریم جولان بدهیم و در پیشرفت آن هم هیچ مشکلی نداریم.

یک مقاله دیگر هم «چالش‌های بنیادین در مسیر سیاست‌گذاری و قانون‌گذاری هوش مصنوعی» است که ظاهراً عده‌ای از اعزه جمع‌آوری کرده‌اند و مربوط به مجلس است، که ۸۳ چالش برای این بحث ما آورده‌اند و در هشت بخش است؛ شئونات هوش مصنوعی را هشت بخش کرده‌اند و در این هشت بخش، 83 چالش را ذکر کرده‌اند. اگر شما هم مرور کنید خوب است. باز هم فرمودند الآن یک حالتی است که به کارهای حوزوی ما نیاز است. گفتند اگر ما کار نکنیم چیزهایی که از غرب و جاهای دیگر آمده، می‌آید. اگر اینجا بحثی نباشد که تمام شده باشد، می‌گویند حالا که کار نکرده‌اید، این‌ها را می‌آوریم؛ ما هر چه داریم این‌ها است. این‌طور گفته‌اند.

خب درست است؛ امثال من که عرضه ندارم، نباید به میدان آن بیایم. خدا استاد ما حاج آقای علاقه‌بند را رحمت کند - رضوان الله تعالی علیه - جملات کوتاه خیلی لطیف و ملیحی داشتند؛ می‌فرمودند وقتی آدم با جاهل به جهل مرکب مواجه می‌شود - کسی است که نمی‌داند و نمی‌داند که نمی‌داند و خیالش می‌رسد که می‌داند - می‌فرمودند با جاهل مرکب نمی‌توانی هیچ کاری کنی. اول باید جهل مرکب او را جهل بسیط کنی. یعنی اول باید حالش به این برسد که قبول کند نمی‌داند. وقتی قبول کرد که نمی‌داند، حالا جاهل بسیط است؛ یعنی نمی‌داند و می‌داند که نمی‌داند. ان شاء الله خداوند متعال توفیق بدهد که جاهل بسیط باشیم. یعنی اعتراف داشته باشیم که نمی‌دانیم. اگر هم شروع کردیم و به میدانش آمدیم، بدانیم که نمی‌دانیم و تلاش کنیم و با حال ندانستن که بدانیم که نمی‌دانیم، با صبر و حوصله، کار کنیم.

حالا سن من هم که…! کسی نزدیک هشتاد، نود سالش بود آمده بود صرف میر شروع کرده بود. کسی رسید و گفت: معروف است اسبی که به پیری به دور می‌آید، این اسبی است که برای میدان قیامت خوب است! البته او خوب جواب داده بود و سریع گفته بود که اتفاقاً من هم برای میدان قیامت می‌خواهم و این علم برای آنجا است، نه برای اینجا. حالا این علم، فعلاً برای میدان قیامت نیست و برای این است که در اینجا بحث پیش برود. لذا ما به‌عنوان راه افتادن شروع کردیم و بقیه‌اش بر عهده شما است. ان شاء الله در سنین جوانی تلاش کنید و پی‌گیری کنید که این‌ها را ببینید و ملاحظه کنید و بحث‌ها را جلو ببرید. من هم این‌ها را دیدم، ان شاء الله هر چه نفس بود، زحمت می‌دهم.