غایت خلقت؛ معرفت و عبودیت
عبادت و معرفت ـ «إِلا لِیعْبُدُون» [1]و «إِلا لیعْرِفُونَ»[2] ـ متلازمینند؛ لذا کسانی که دیده شهودشان قوی است، «یسَبِحُونَ الیلَ وَ النهَارَ لاَ یفْتُرُونَ؛ شب و روز تسبیح خدا را میکنند و هرگز خسته نمیشوند»[3] هستند.
در محضر بهجت، ج۱، ص۳۷
حکمت آفرینش، معرفت جمال و کمال حق و مشاهدهی اسما و صفات اوست؛ «کنْتُ کنْزاً مَخْفیاً، فَأَحْبَبْتُ أَنْ أُعْرَفَ، فَخَلَقْتُ الْخَلْقَ لِکی اُعْرَفَ؛ من گنجی پنهان بودم، دوستدار آن شدم که شناخته شوم، لذا مخلوقات را آفریدم، تا شناخته شوم».[4]
نقص بشر در پیروی از نفس، و دوری از تعالیم انبیا علیهمالسلام و عدم پیروی از آنهاست، و کمال او در پیروی انبیا علیهمالسلام و عبودیت است، تا اینکه شبیه و مُمثل (نمونه، تندیس) آنها بشود.
کتاب در محضر بهجت، ٣، ص۲۴۱
[1] ذاریات: ۵۶
[2] تفسیر قرطبی، ج۱۷، ص۵۵؛ تفسیر الثعالبی، ج۵، ص۳۰۷. نیز از روایت منقول از امام حسین علیهالسلام در بحارالانوار، ج۵، ص۳۶۲؛ ج۲۳، ص۸۳ و ۹۳ همین معنا استفاده میشود.
[3] انبیا: ۲۰
[4] بحارالانوار، ج۸۴، ص۱۹۸ و ۳۴۴. ر.ک: شرح نهجالبلاغه ابنابیالحدید، ج۵، ص۱۶۳