[پنجاه و نه]
[قرآن؛ مصاحف]
در اصل توسط hosyn نوشته شده است
اگر این مصحف نعوذ بالله ربطي به قرآن ندارد پس این همه سفارش اهل البیت به قرآن برای چیست؟ آیا معقول است برای مصحف در منزل خودشان باشد؟ علاوه اینکه مصحف دیگری هم به دست شیعه ندادند بلکه از قرائت غیر آن هم نهي کردند. اين سؤال از اهميت فراواني برخوردار است، و آنچه به ذهن قاصر بنده ميرسد بايد در دو مرحله بررسي شود:
۱- قرآن چيست؟
۲- مصاحف كدامند؟
|
همانطور که در ابتدا عرض کردم تفاوت بین قرآن و مصحف، مطلب بسیار مهمی است، قرآن، فؤاد کتاب الله است، و مصاحف، مجالی بسط آن جوهره است، و این مجالی با تمام مجالی دیگر از کتب بشری متفاوت است، و شاید استفاده از تعبیر هولوگرام برای مصاحف (نه قرآن) تعبیر نزدیکی باشد، و لذا عرض کردم شبه هولوگرام.
هر مصحف، نظم و چینش و سورت خاص خود را میتواند از آن جوهره داشته باشد، «و لا تفنی عجائبه» شاملش بشود، و در این میان، حروف مقطعه نقش اصلی را دارد که ابو فاخته به آن اشاره کرد.
در اصل توسط hosyn نوشته شده است
۱- قرآن چيست؟
در يك كلمه: قرآن محكمي است به تفصيل آمده، و اين توضيح خود قرآن كريم راجع به خودش است: بسم الله الرحمن الرحيم الر كتاب أحكمت آياته ثم فصّلت من لدن حكيم خبير (سوره مباركة هود-۱) ميبينيم آشكارا اين آية ميفرمايد قرآن دو مرحله مترتّب بر هم دارد: مرحله إحكام، و سپس مرحله به تفصيل آمدن. آيا معقول است بين محكم و تفصيل آن، رابطه برقرار نباشد؟ اگر به تفصيل آمدن جزاف باشد چگونه مرجع ضمير مقدّر در كلمه (فصّلت) ميتواند به كلمه (آياته) بازگردد؟! يعني دقيقا همين آيات كتاب است كه محكم است و سپس همين آيات به تفصيل در ميآيد، و محكم و مفصّل، دو چيز نيست.
|
در اصل توسط hosyn نوشته شده است
سادهترين مثالي كه ميتوانم عرض كنم جدول ضرب است، ميگوييم فرمول جدول ضرب اين است: (ab=c) با ملاحظه اينكه مثلا a نمايانگر ستون اول و b نمايانگر رديف اول و c نمايانگر سل محل تلاقي براي حاصل ضرب است، اگر بپرسيم مرحله إحكام جدول ضرب چبست؟ ميگوييم همين فرمول كه از دل آن جدول پديد ميآيد، اوست كه مرحله وحدت و احكام و استحكام و مصدريت ترسيم جدول است، اوست كه تعيين ميكند در هر سل خاص چه عددي بايد نوشته شود، و اوست كه اگر اشتباها عددي در غير جاي خود نوشته شد صحيح آن را نشان ميدهد.
و واضح است كه اين مثال، فقط يك جدول دو بعدي است، اگر جدولي داشته باشيم سه بعدي با فرمول: (abc=d) امر پيچيدهتر ميشود اما روش به تفصيل آمدن يك محكم تغييري نميكند، و جالب است كه هر چند جدول نمايانگر اين فرمول تا بيتهايت ادامه دارد اما در مقام كاربردي، تعيين مقدار جدول ترسيمي، دلخواه خواهد بود.
و نيز واضح است كه تا اين فرمول معلوم نشود جدول ضرب نزد ناآگاه، يك سلسله اعداد نامنظم است! اين ديگر چيست كه نظم اعداد را به هم زده! مثلا بعد از ۳۶ نوشته ۴۲ !!
|
در اصل توسط hosyn نوشته شده است
۲- مصاحف كدامند؟
قرآن كريم ميفرمايد: هر چيز خزائن دارد، و ان من شيء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم، و آيا گوهر وحي ميتواند از اين قاعدة مستثني باشد؟ اولين آية مباركة سورة شوري به روشني كيفيت نزول وحي را بيان ميفرمايد: بسم الله الرحمن الرحيم حم عسق كذلك يوحي اليك و الي الذين من قبلك الله العزيز الحكيم
|
در اصل توسط hosyn نوشته شده است
اما كدام مصحف اين وصف عجيب را دارد؟ جواب مورد ادعا اين است كه اساسا هندسه گوهر وحي قرآني، ريخت هولوگرام دارد، قرآن ميفرمايد: و لو ان قرآنا سيرت به الجبال! دقت فرماييد كه كلمه (قرآنا) تنوين دارد و ميتواند به معناي كوچكترين جزء قرآن باشد! در روايت آمده خذ من القرآن ما شئت لما شئت! به كلمه (من) در اين آيه توجه فرماييد: و ننزل من القرآن ما هو شفاء.
و اهل البيت كه مثل خورشيد اين واقعيت براي آنها مكشوف است هيچ واهمهاي براي ارجاع عباد الله به مصحف عثماني ندارند، كما اينكه در كتاب سليم آمده حضرت به طلحة فرمودند: اين مصحف تمامش قرآن است و تو را بس است و كار با مصحف من نداشته باش.
|