سؤالاتی از سوفیست
گاهی می گویند ذهن ما اینطور آفریده شده که چنین درک میکند. آیا «درک میکند» یعنی فرض میکند؟ باید مفهوم را روشن کنیم. آیا یعنی ذهن ما طوری آفریده شده که این کتاب را خیال میکند، دارم میبینم؛ ولی نه کتابی است نه هیچ چیز دیگری ؟خیال میکند دارد میبیند. الآن اتصاف به اینکه خیال میکند را که دیگر قبول دارد. وقتی شما میگویید خیال میکند، اینکه خیال میکند هم، مخلوق ذهن اوست یا نیست؟ وقتی ما میگوییم مربعی را دارد فرض میگیرد، الآن در فرض او یک چیزهایی بر او تحمیل میشود، یا نه؛ باز هم دست خودش است؟ اگر تحمیل می شود،پس شما میتوانید با برهان ریاضی- با بیرون از ذهن او و خلقت او- خلافِ فرضِ او را محقق کنید.برهان، مخلوق ذهن نیست.
الآن دارد ذهنی را فرض میگیرد. این هم که میگوید ذهن من اینطور ساخته شده است، این را باز دوباره فرض میگیرد؟
مثلاً او میگوید یک واقعی داریم، از کجا میگویید؟ علی ای حال یک چیزی داریم که به ما پیام میدهد یا نه؟ یک حرفش این است که نه، اصلاً پیام، ما آن که دریافت میکنیم صرفِ یک پیام بدون مفهوم است. ما چه میدانیم پشت این پیام چیزی هست یا نیست؟ اینها دیگر سوفیست هایی خیلی حاد است. همینها هم کامل برایشان جواب پیدا میکنید.