تعبیر «کلما نجم ناجم» در تاریخ مدینة دمشق
(8:42)
نکته دیگر؛ دیروز گفتم در تاریخ مدینة دمشق ابن عساکر آمده، «کلما نجم ناجم». بعد دیدم «طلع طالع» است. نمیدانم ذهن من از کجا اینطور رفته. چون «نجم» بهمعنای گیاه میآید. «وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ يَسْجُدَانِ»[1]؛ «نجم» در اینجا بهمعنای ستاره نیست. «نجم» بهمعنای گیاه است. حالا اینکه چطور در ذهن من آمده، جایی برخورد کرده بودم یا نه، علی ای حال «نجم» بهمعنای «ظهر» و «طلع» هست. اما آن جا دارد «طلع طالع». «طلع» هم همینطور است. طلوع نجم هم بالا آمدن آن است. وقتی گیاه از زیر زمین در میآید، «طلع» برای آن صدق میکند. پس این را هم تذکر بدهم.
[1] الرحمن ۶