رفتن به محتوای اصلی

تمهید: جایگاه اغراض و قیم در عقود

سؤال: چطور می گوییم وکالت در طول مضاربه است و مضاربه یک جزء و نوعی از آن است؟ خوب برعکس بگوییم!

این حرف تا زمانی است که شما تعریف را دقت نکرده باشید ، تعریف، جوهره ی عقد را دارد بیان می‌کند؛ آن چیز هایی که شما از عقد انتظار دارید. وقتی به جوهره عقد نگاه می‌کنید، می فهمید این نوعی ازآن است نه برعکس.

چرا جای­گذاری نمیکنید و بگویید آن نوعی از این است؟ به خاطر این که اساس عقود، به دوچیز برمی‌گردد: اغراض، ارزش‌ها[1]. الان هم که می‌خواهیم به عقود یک ساختار درختی بدهیم - درخت یعنی چه؟ یعنی یک ریشه‌ای دارد، شاخ وبرگها از آن میآید - در این جا هم این دوتا - غرض و ارزش- نقش ایفا می­کند.


[1] در این زمینه به مقاله«تبیین اعتباریات با تکیه بر دیدگاه اغراض و ارزش ها» مراجعه فرمایید.