رفتن به محتوای اصلی

شهرت شهادت سید الشهداء در کلام البانی

در یک روایت معروف هست؛ من در این کتاب یادداشت دارم: «قال ثابت: کنا نقول: إنها کربلاء». خب روایت چیست؟ در قرن پانزدهم کتاب‌هایی نوشته شده که می‌خواهند در سند روایات بالاترین دقت را داشته باشند؛ به همین دلیل در زمان ما محدث معروف ناصر الدین البانی کتابی نوشته به نام «سلسلة الاحادیث الصحیحة». این کتاب معروف است و همه شنیده‌اید. حدیث ۱۱۷۱، در این منابع رسمی هم موجود است؛ در اینترنت و در سایت‌ الشاملة هم می‌توانید ببینید.

الحسین یقتل بشط الفرات

عنوان حدیث این است؛ عبارت حضرت را آورده: «قام من عندي جبرئيل قبل، فحدّثني أنّ الحسين يقتل بشط الفرات‏».

١١٧١ - " قام من عندي جبريل قبل، فحدثني أن الحسين يقتل بشط الفرات ".

أخرجه أحمد (١ / ٨٥) عن عبد الله بن نجي عن أبيه أنه سار مع علي وكان صاحب مطهرته، فلما حاذى (نينوى) وهو منطلق إلى صفين، فنادى علي: أصبر أباعبد الله: أصبر أبا عبد الله بشط الفرات، قلت: وماذا؟ قال: "دخلت على النبي صلى الله عليه وسلم ذات يوم وعيناه تفيضان، قلت: يا نبي الله أغضبك أحد؟ ما شأن عينيك تفيضان؟ قال: بل قام ... قال: فقال: هل لك إلى أن أشمك من تربته؟ قال: قلت: نعم، فمد يده فقبض قبضة من تراب فأعطانيها، فلم أملك عيني أن فاضتا "[1]

 این اصل حدیث است که او به‌عنوان یکی از احادیث در کتاب سلسله الاحادیث الصحیحه آورده است. این یک روایتی است در این کتاب. از نظر فنّ سندشناسی در این حدیث دقت‌های کلاس را ذکر می‌کند. تا آن‌جایی که ایشان می‌گوید:

قال الهيثمي: رواه أحمد وأبو يعلى والبزار والطبراني ورجاله ثقات ولم ينفرد نجي بهذا، قلت یعنی انه له شواهد تقویه و هو کذلک[2]

یعنی یک روایت نیست که بگوییم ضعیف است یا کذا است. بعد می‌گوید شواهدی دارد؛ شش شاهد برای آن می‌آورد؛ شماره گذاشته است. شواهدی برای یک حدیث که مجموعاً در این کتاب هفت حدیث می‌شود.

شواهد این روایت در کلام البانی

اولین شاهدی که برای آن می‌آورد و مقصود من است، این است:

١- روى عمارة بن زاذان حدثنا ثابت عن أنس قال: " استأذن ملك القطر ربه أن يزور النبي صلى الله عليه وسلم، فأذن له، فكان في يوم أم سلمة ... فبينا هي على الباب إذ دخل الحسين بن علي ... فجعل يتوثب على ظهر النبي صلى الله عليه وسلم وجعل النبي صلى الله عليه وسلم يتلثمه ويقبله، فقال له الملك: تحبه؟قال: نعم. قال: أما إن أمتك ستقتله إن شئت أريتك المكان الذي يقتل فيه؟ قال: نعم، فقبض قبضة من المكان الذي يقتل فيه، فأراه إياه فجاء سهلة، أو تراب أحمر، فأخذته أم سلمة، فجعلته في ثوبها، قال ثابت: كنا نقول: إنها كربلاء". أخرجه أحمد (٣ / ٢٤٢ و ٢٦٥) وابن حبان (٢٢٤١) وأبو نعيم في " الدلائل" (٢٠٢) .

 « فقال له الملك: تحبه؟»؛ خطاب به پیامبر خدا عرض کرد. «قال: نعم. قال: أما إن أمتك ستقتله إن شئت أريتك المكان الذي يقتل فيه؟»؛ ملک به حضرت عرض می‌کند اگر می‌خواهید ‌جایی که سبط شما را شهید می‌کنند به شما نشان بدهم؟ «قال: نعم، فقبض قبضة من المكان الذي يقتل فيه، فأراه إياه فجاء سهلة، أو تراب أحمر، فأخذته أم سلمة، فجعلته في ثوبها».

این روایت اول است که ثابت از انس روایت کرده؛ روایت را به تفصیل نمی‌خوانم چون خیلی حرف‌های دیگر داریم،

«کنّا نقول انها کربلاء»

«قال ثابت»؛ که از انس روایت کرده، «كنا نقول: إنها كربلاء»؛ همه به عبارات عربی آشنا هستید؛ اگر بگوید «قال ثابت: سمعت یقال انها کربلاء»، این عبارت یعنی شنیدم، اما «کنا نقول» یعنی یک نقل نبود، بین ما شایع بود. «کنا نقول» عبارتی است که بر شیوع دلالت دارد، بین ما رایج بود. این خیلی عبارت مهمی است. این‌طور نیست که فقط حضرت سیدالشهداء بگویند من می‌‌دانم و بین ما اهل‌بیت، کسی دیگر نمی‌داند. «قال ثابت: كنا نقول: إنها كربلاء»؛ زمینی که این تربت را از آن جا آورده بود کربلا است. یعنی این­طور معروف بود.

«اهل البیت متوافرون ان الحسین بن علی یقتل بالطف»

شاهدهای بعدی را تنها برای مقصود خودم فقط اشاره می‌کنم. شاهد ششم؛

۶ - ويروي حجاج بن نصير: حدثنا قرة بن خالد حدثنا عامر بن عبد الواحد عن أبيالضحى عن ابن عباس رضي الله عنهما قال: " ما كنا نشك وأهل البيت متوافرون أن الحسين بن علي يقتل بـ (الطف) ". أخرجه الحاكم (٣ / ١٧٩) وسكت عليه،وتعقبه الذهبي بقوله: " قلت: حجاج متروك ".[3]

«ما كنا نشك وأهل البيت متوافرون أن الحسين بن علي يقتل بـالطف»؛ تعبیر را ببینید! «ما کنا نشک»؛ یعنی این‌طور واضح بود. این شاهد ششم است که البانی در کتاب سلسلة الاحادیث الصحیحة می‌آورد. «وأهل البيت متوافرون»؛ همه می‌دانستیم که «يقتل بـالطف». ایشان بعد از این‌که اصل حدیث و شش شاهدش را می‌آورد، می‌گوید: «فالحدیث المذکور... صحیح بمجموع هذه الطرق»؛ مجموع این‌ها با هم حدیث صحیح می‌شود، و لذا ایشان در این کتاب آورده است.

از این عبارات می‌بینید واضح بوده و معروف بوده است، چیزی نیست که بگوییم شیعه می‌گوید. این‌ها حرف شیعه است؟! «کنا نقول»؛ این‌طور رایج بوده[4]


[1] كتاب سلسلة الأحاديث الصحيحة وشيء من فقهها وفوائدها، ج ٣ ص ١۵٩

[2]  سلسلة الاحادیث الصحیحة و شیء من فقهها و فوائدها، ج ٣، ص ١۶٠

[3] سلسلة الاحادیث الصحیحة و شیء من فقهها و فوائدها، ج ٣، ص  ۱۶۲

[4] برای مشاهده سایر مستندات به صفحه «تربة حمراء» در سایت فدکیه مراجعه فرمایید.