معنای سنت بودن قرائت نافع
بحث را ختم کنم به این نکته : در کتابها آمده و مقداری هم مبهم است. اهلسنت هم زیاد دارند. میگویند مالک گفته «ان قرائة نافع هی السنه». بعد خودشان میمانند و میگویند همه قرائات که متواتر است. یعنی چه قرائت نافع سنت است؟! آن هم مالک این جمله را گفته که در مدینه بود. لذا الآن فرقه مالکیه قرائت نافع را میخوانند. «آل یاسین» میخوانند. این احتمال را من در فضای طلبگی عرض میکنم ببینید درست است یا نه، با این توضیحی که عرض کردم کاملاً معلوم است که مالک چه می خواسته بگوید. میگوید قرائت نافع کار ندارد که آیه جور در میآید یا نمیآید. کاری با اینها ندارد. بلکه قرائت نافع سنت است. یعنی فقط ضبط است. سنت یعنی آن چه که از حضرت رسیده را به شما میگوید. و قرائت نافع همینطور هم بود. اصلاً در سمت مدینه و حرمین استدلالات نبود. جلوترها هم گفتم نمیدانم شما پیدا کردید یا نه. ادعا کردم که گمان نمیکنم در منطقه مدینه، مکه و سپس اندلس که تابع آنها بودند، یک کتاب در حجة القرائات پیدا کنید. میگفتند حجت نمیخواهد. ما سند داریم که حضرت اقراء کردهاند.
شاگرد: الحجة ابو علی فارسی را چه می گویید؟