رفتن به محتوای اصلی

اتحاد رسم المصاحف در منفصل نوشتن «سلام علی إل یاسین»

 

این هم که گفتم رسم المصحف مهم است، مجمع البیان را ببینید. الآن صحبت سر «سلام علی آل یاسین» بود. مرحوم طبرسی فرموده‌اند: شاهد قرائت نافع و اهل المدینه این است که در تمام مصاحف –المصحف- منفصل نوشته شده است. یعنی با این‌که مصاحف الامصار این همه اختلاف داشته همه مصاحف متفق هستند در این‌که «سلام علی آل یاسین» نوشته شود و «ال» از «یاسین» جدا باشد. این خیلی مهم است. از نظر بحثی شوخی نیست. یعنی کسی هم که «إل یاسین» خوانده می‌داند که در مصحف «إل» از «یاسین» جدا است.

خب چرا جدا نوشته است؟ اگر متصل نوشته بود قرائت «آل یاسین» از بین رفته بود. ناسخ طبق مصحف مدینه همه را جدا نوشته است. یعنی هر مسلمانی بعداً می‌بیند بتواند «آل یاسین» بخواند. کسی هم که «إل یاسین» می‌خواند که «إل یاسین» قرائت می‌کند. این‌ها در رسم المصحف بسیار مهم است. 

در همین مصحفی که به امیرالمؤمنین منسوب است، همه این چیزهایی که شما می‌گویید «خطأ الکاتب» آمده است. «وَ السَّماءَ بَنَيْناها بِأَيْید[1]»، نگاه کنید، دو یاء دارد. «لشي إني فعل[2]»، الف ندارد. «لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذاباً شَديداً أَوْ لَاأَذْبَحَنَّهُ[3]»، دو الف دارد.«وَ الْمُقيمينَ الصَّلاة[4]».

همه این‌ها مواردی است که می‌بینیم وقتی یک مصحفی آمده بود، این‌طور نبود که آقای جعفر مرتضی بفرمایند:‌ «صححت الامة خطأها». ابدا به این صورت نبوده. اتفاقا همان هایی که آن‌ها می‌گفتند خطا است، سائرین محافظت کاری می‌کردند عین همانی را که بود بیاورند. از قرن سوم و چهارم بود که شروع کردند مصاحف را به رسم املائی بنویسند. آن هم بیشتر در کدام قسمت عالم اسلام بود؟ در مشرق عالم اسلام. در ایران و در سامانیان که می‌نوشتند رسم املائی را تغییر می‌دادند. اتفاقا در این‌که شارع و مسلمین نهی نکرده‌اند، مطالب خیلی خوبی هست. اگر نرم‌افزاری باشد که رسم اصیل و قرائاتی که پشتوانه آن است را در هم ضرب کند و قرائت اصلی را از دل آن در بیاورید، می‌بینید یک چیز منظم روشن، قابل دست یابی در همه این‌ها است.

«و لولا أنّ ذلک مقبول عنهم لأنکروا علیهم»؛ این از استدلالات وحید بهبهانی بود و بسیار درست است. تا آن جایی می‌رسند که می‌گویند «بسم الله» استثناء شده است. اتفاقا اگر روی «یوید» و قبل از آن بروید و برگردید دلیل می‌شود که اصلاً ممکن نیست تقیه و مماشات باشد. اگر باشد که این همه ادله نمی‌آید صریحاً به شیعه بگوید «نحن نقرأ علی قرائة أبی»، و قرائت أبی هم «سلام علی آل یاسین» باشد. این را هم از روز اول بگویند.

در همین کافی شریف که فرموده «حرف واحد» در کنارش فرموده‌اند «نحن نقرأ علی قرائة أبی». قرائت أبی هم «آل یاسین» است. درحالی‌که همین‌طور بماند و شیعه محافظت کاری نکند. این‌ها اصلاً ممکن نیست. لذا این قرینه لبیه و دلیل لبی قوی‌ای است بر رد این قول.

ان شالله عمری بود بناء ما بر این است: چون در فضای قرائات اشکالات سنگینی هست، باید روی آن‌ها بحث شود. آن اشکالات سنگین را به ترتیب بحث می‌کنیم. بخشی از آن‌ها را نوشته ام، بعداً به هر چه برخورد کردم ان شالله می‌نویسم و خدمت شما عرض می‌کنم.


[1]الذاریات ۴٧؛ در قرآن متداول امروزی به این صورت نوشته شده است: «وَ السَّماءَ بَنَيْناها بِأَيْدٍ».

[2]کهف ٢٣؛ در قرآن متداول امروزی به این صورت نوشته شده است: «وَ لا تَقُولَنَّ لِشَيْ‏ءٍ إِنِّي فاعِل‏».

[3]النمل ٢١؛ در قرآن متداول امروزی به این صورت نوشته شده است: «لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذاباً شَديداً أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ أَوْ لَيَأْتِيَنِّي بِسُلْطانٍ مُبين‏».

[4]النساء ١۶٢