رفتن به محتوای اصلی

علم جفر اهل البیت (ع)

 

شاگرد: ظاهراً جفر به‌معنای صندوقچه چرمی است.

استاد: صندوقچه نیست، پوست بزغاله است.

شاگرد: یعنی پوستی است که آن را به‌صورت وعاء در بیاورند. به‌صورتی‌که در آن کتاب قرار بدهند. یا به‌صورتی‌که در جفر احمر سلاح قرار بدهند. این‌که حضرت می‌فرمایند «ینظر معی فی الجفر»، خصوصاً برای آن دوره. آیا با این وجود همان اصطلاح علم جفر از آن فهمیده می‌شود یا فقط اوصیا حق دارند کتبی که نزد ما هست را ببینند؟ یعنی پسرم علی تنها کسی است که حق دارد جفر احمر که در آن سلاح هست را ببیند؟ و جفر ابیض که کتب هست.

استاد: یک روایت که نیست. در فدکیه صفحه جفر را نگاه کنید. حضرت می‌فرمایند امروز در جفر نگاه می‌کردم. دیدم زمانی می‌آید که چه فتنه‌هایی می‌شود. یعنی در جعبه چرمی نگاه کردند که فتنه می‌آید؟!

شاگرد: یعنی کتبی که در آن چرم هست.

استاد: شما نگاه کنید، اصلاً جفر به‌معنای صندوقچه نیست. جفر پوست بزغاله‌ای است که آن علم در آن نوشته شده است. در آن زمان بهترین لوح ها از پوست بود. الآن در الواحی که در موزه ها هست، نگاه کنید. بهترین لوح هایی که نوشته شده، از پوست گاو است. پوست بزغاله، پوست گوسفند. انواعی بوده که لوح بوده و روی آن نوشته می شده. «ینظر معی فی الجفر» یعنی آن علم را می‌داند. البته علم ناقص آن بین علماء هم بوده. کاملش از علامات خاص معصومین است. منظور این‌که اگر به‌معنای وعاء باشد، پوست بزغاله را وقتی به‌صورت چرمی می‌کردند، طوری بوده که وقتی باز می‌شده هم در آن الواح بوده و هم خودش قابلیت داشته که در آن بنویسند.

شاگرد: این‌که در روایت هست «الجفر الاحمر هو السلاح»، یعنی آن پوست خودش سلاح بوده. یا آن وعاء سلاح بوده؟ مثل جفر ابیض که وعاء کتب بوده؟

استاد: این‌که ابیض و احمر در آن جا به چه معنا است، باید بررسی کنیم. همان‌طور که در الموت الابیض و الموت الاحمر داریم. این‌ها اشاره است. موت ابیض به چه معنا است. به چه دلیل سفید بوده؟ آن باید بررسی شود. ابن خلدون که شیعه نیست. او باب مفصلی در توضیح جفر دارد. شاید من عبارت او را آورده باشم. او همین را می‌گوید که علم است. بعد می‌گوید اگر ما با سند صحیح به امام صادق علیه‌السلام به این علم دست پیدا کنیم، تردید نداریم که درست است. بعد می‌گوید چه کنیم که سند نداریم و آن چیزی که الآن هست، فایده‌ای ندارد. باب مفصلی دارد.

منظور این‌که جفر به‌معنای وعاء باشد، اصلاً لغتش نیست. می‌گویند جلد المعز. یا جلد ولد المعز. آن وعاء حالاتی از آن است که کاربرد داشته. نه این‌که اصل کلمه جفر به این معنا باشد. حالا باز هم نگاه می‌کنیم.