رفتن به محتوای اصلی

کلام ابوفاخته گویای تدوین تکوین و شبه هلوگرام بودن قرآن

 

بنابراین جواب چه می‌شود؟ هر مصحفی شما داشته باشید، آن چه که جوهره قرآن  است، امومت و استخراج قرآن از ام شد؛ قبلاً هم عرض کردم تدوین تکوین است. تکوین هم همین‌طور است. عالم مرکباتی هستند که به بسائط بر می‌گردد. خدای متعال ابتدا بسائطی را خلق فرموده و از طریق خلق بسائط در عالم بالا، عالم مرکبات را سامان داده. همین کار را در کتابش کرده است. چون کتابش تدوین همان تکوین است. در تکوین یک ام داریم، که سماوات و ارض، از آن ناشی می‌شود. «وَ إِنْ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُوم‏[1]». «اجری جمیع الاشیاء علی السبع».

بنابراین وقتی ما مصحف شریف را داریم، یعنی چیزی داریم که جوهره آن و امومت او به حروف مقطعه آن است. این «یستخرج» یعنی هر مصحفی داشته باشید، تمام سبعه احرف را دارید. ولو الآن و فعلاً علم استخراجش را نداریم. یعنی به محض این‌که از ناحیه کسانی که خداوند متعال علم قرآن را به آن‌ها داده، یک فن و قاعده‌ای از این استخراج را به شما بگویند، می‌بینید از همه مصاحف نه یک حرف کم شده و نه زیاد شده است. و تمام مصاحفی که الآن به‌صورت ظاهری در دست ما نیست، با بودن همین مصحف در دستان ما، هست. تمام شد. لذا این چیزی که ایشان می‌گویند نقص شده، تمام نیست.

مقاله‌ای بود به نام شبه هلوگرام. هر تکه‌ای از هلوگرام را بردارید، باز کلش را دارید. مقاله‌ای بود به نام مصاحف قرآن کریم، شبه هلوگرامی تحریف ناپذیر. وقتی یک تکه از هلوگرام را دارید، همه آن را دارید. فقط وقتی جهل دارید، جهل که مانع از واقعیت نمی‌شود. ابوفاخته در این کلام بلند خودش، همه این‌ها را حل کرد. می‌گوید وقتی شما حروف مقطعه را دارید، کل قرآن را دارید. «یستخرج القرآن». اگر الآن مصحف ده جزئی هم داشته باشید، وقتی حروف مقطعه دارید، می‌توانید سی جزء را از آن استخراج کنید. 

جلوتر عرض کردم، یکی علومی که از قرآن اخذ شده، علم جفر است. مجلسی اول شاگرد شیخ بهائی هستند. واسطه نمی خورد. ایشان می‌گویند خودم از استادم شیخ بهائی شنیدم که گفت من به اندازه‌ای جفر را می‌دانم که می‌توانم کتاب قواعد علامه را استخراج کنم! این شیخ بهائی است. می‌گوید من با علم جفر می‌توانم محاسبه کنم و قواعد علامه را در بیاورم و تا آخر بروم. سندش مجلسی اول است. از استادش بلاواسطه نقل می‌کند. اگر این‌ها اهل دروغ هستند، قبول. اگر اهل دروغ نیستند پس باید فکر کنیم. جفر یکی از علومی است که ذیول قرآن کریم است.

حضرت موسی بن جعفر علیه‌السلام وقتی می‌خواهند نص بر امامت امام رضا علیه‌السلام را بگویند و مشتی بر دهن واقفیه شود، فرمودند: «علي ابني لأمري ينظر معي في كتاب الجفر و الجامعة و ليس ينظر فيه إلا نبي أو وصي نبي[2]». علامت امامت حضرت را قدرت نظر بر جفر دانستند. وقتی شیخ بهائی در مورد جفر خودش چنین می‌گوید، الآن هم ابوفاخته می‌گوید این مصحفی هم که دارید، یستخرج منه القرآن.  بنابراین جوهره ارتباط امومت با استخراج کل از امّ. اگر جوهره آن این است، پشتش به اقیانوس کاهنات و علم الهی وصل است. این هم جواب بخش دوم به‌صورت مختصر. اجتهادی هم که آقا فرمودند یکی از بخش‌های مهم بحث ما است. ان شالله به آن می‌رسیم.

جواب بخش اول بالزیاده و النقص بود. جواب بخش دوم را هم ابوفاخته داده است؛ «منها یتسخرج القرآن». این دو جواب کلی برای همه این بحث‌های طولانی است. حالا تک‌تک آن‌ها را جلو می‌رویم.


[1]الحجر ۲۱

[2] بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، ج‏۱، ص: ۱۵۸؛ عن الخشاب عن نعيم بن قابوس قال قال أبو الحسن ع علي ابني أكبر ولدي و أسمعهم لقولي و أطوعهم لأمري ينظر معي في كتاب الجفر و الجامعة و ليس ينظر فيه إلا نبي أو وصي نبي.