ج) اشاره به نواقص تفسیر تبیان
غير أنه خلط في أشياء مما ذكره في الإعراب والنحو الغث بالسمين، والخاثر بالزباد، ولم يميز بين الصلاح مما ذكره فيه والفساد، وأدى الألفاظ في مواضع من متضمناته قاصرة عن المراد، وأخل بحسن الترتيب، وجودة التهذيب، فلم يقع لذلك من القلوب السليمة الموقع المرضي، ولم يعل من الخواطر الكريمة المكان العلي[1]
«غير أنه..»؛ به اولین شاهدی که میخواهم بگویم رسیدیم. خُب اگر شیخ این کتاب را نوشته بودند، شما چرا کتاب دیگری نوشتید؟! آن را درس میدادید. میفرمایند: «غیر انه خلط في أشياء مما ذكره في الإعراب والنحو الغث بالسمين، والخاثر بالزباد، ولم يميز بين الصلاح مما ذكره فيه والفساد، وأدى…»؛ این «ادی» منظور من است. «و ادی الألفاظ في مواضع من متضمناته قاصرة عن المراد»؛ یعنی جاهایی از تبیان هست که عبارت مضطرب شده و منظور ایشان روشن نیست. یعنی من میدانم منظور ایشان چیست اما عبارت شیخ از مراد ایشان قاصر است.
«و أخل بحسن الترتيب»؛ عبارت نامرتب آمده است؛ اگر ترتیب پیدا کند ذهن طرف پرت نمیشود. اما در تبیان که کتاب عظیمی است و کار وسیع بوده، «اخل بحسن الترتیب و جودة التهذيب، فلم يقع لذلك من القلوب السليمة الموقع المرضي»؛ به این خاطر احساس نیاز میشد تفسیری باشد که جامعیت آن را داشته باشد و درعینحال این نقائص را نداشته باشد و ترتیب منظمی داشته باشد و … .
[1] همان ٣۴