رفتن به محتوای اصلی

ب) وجوبتکلیفی در تحفظ بر رسم المصحف عثمانی

 

قول دوم که این آقایان هم پسندیده اند، این است: هرچند رسم المصحف، توقیفی نیست ولی لزوم تکلیفی دارد که انسان باید متابعت کند. مختار صاحبین کتاب هم همین است. یعنی ما مجاز نیستیم به رسم الاملاء قرآن را بنویسیم. می‌دانیم که در تمام مصاحف الامصار «ملک» بدون «الف» بود، لذا ما مجاز نیستیم که «مالک» بنویسیم. این لزوم تکلیفی از میراث مغرابه است. آن‌ها بر این خیلی پا فشاری کردند. و الا در مشارقه، در بغداد و … خیلی زود از ابن مقله به بعد تغییر کرد. تاریخ آن را فی الجمله در خطاط‌ها دیدم. حتی جالب است، بعضی‌ها گفته‌اند حرام است که مصحف را به آن صورت بنویسید! بچه‌ها می‌خواهند بخوانند؛ غلط یاد می‌گیرند. یکی از معاصرین مصری به این رسم المصحف چنان حمله کرده! می‌گویند خدا این کتاب را فرستاده تا مردم آن را بخوانند و هدایت شوند، اما مگر کتاب خدا رمل و جفر و اسطرلاب و طلسم است؟! یعنی واقعاً اگر همین‌طور نوشته شود و اعراب نگذارند، نمی توانید رسم المصحف را بخوانید. ما هم که کوچک بودیم با رسم عبد الرحیم مانوس بودیم. این‌که آمده بود سخت بود. خود من یادم است.

شاگرد: اصلاً خط عثمان طه نبود. من یادم نمی‌آید.

استاد: لذا عرض کردم مرحوم آقای اراکی به دغدغه تعبیر کرده بودند. یعنی ایشان هر چه در عمرشان دیده بودند، «مالک» با «الف» بوده. در مصاحفی که در ایران چاپ شده بود با «الف» بود. لذا می‌گفتند چرا برخی از فقها می‌گویند «ملک» هم هست؟! این یک دغدغه بی خودی است. در مصحف مسلمانان همه «مالک» است. و حال آن‌که در تبیان شیخ الطائفه تصریح شده بود که در خط بدون الف است، مطلقاً. یعنی در تمام مصاحف الامصار ما «الف» نداشتیم. همه «ملک» بود. این لا ریب فیه است. بنابراین قول دوم این است؛ مغاربه سبب این قول بودند.

ورود رسم المصحف عثمانی از مغاربه به مشارقه عالم اسلام توسط شخصی مصری در صد سال اخیر

در مشارقه نوع قرآن‌ها به رسم املائی بوده. در این صد سال اخیر اولین کسی که این قرآن را نوشت، یک شخص مصری بود که استاد مهم قرائات در مصر بود. کار مهمی کرد. یعنی رسم عثمان طه و رسم عثمانی که امروزه رایج است، او در همین صد سال اخیر آورد. شاید در سال 1930بوده. الآن حدود هفتاد-هشتاد سال است. اسمش هم در این کتاب آمده است. علی ای حال اولین کسی بود که رسم المغاربه­ای که دانی و … بر آن بسیار محافظت می‌کردند؛ مصاحف ورش که در الجزائر و مغرب رایج بود و رسم عثمانی بود، این شخص در مصر چون خیلی وارد بود، فتح باب کرد و در مشارقه هم این رسم را آورد. بعد دیگر شروع شد. بعد، مصحف امیری آمد. وقتی این عالم بزرگ مصری در الازهر اولین مصحف را با توضیحات چاپ کرد، با فاصله کوتاهی مصحف امیری آمد. چند نفر از بزرگان فن علوم و ادبیات آمدند و جمع شدند، مصحف امیری را به رسم مصحف عثمانی چاپ کردند. امیری هم یعنی امیر مصر. بعد، مصحف مدینه آمد. مصحف مدینه بعد از چهارصد بود. همین‌طور ادامه پیدا کرده تا الآن. من به تفصیل مصاحف قدیمی را دارم.

امروز برخورد کردم و در اینجا هم آورده‌اند؛ فرموده‌اند مرحوم نوری در فصل الخطاب گفته‌اند من خودم مصحفی به خط امیرالمؤمنین علیه‌السلام در آستان امام رضا علیه‌السلام دیده‌ام که امضاء آن به خط شیخ بهائی است و مهر شاه عباس. خود مرحوم نوری گفته‌اند که من این را در آنجا دیده‌ام. خُب بحمدالله در زمان ما این قرآن را چاپ کرده‌اند؛ به نام مصحف آستان‌قدس شماره یک. این مصحف خیلی مغتنم است. یک عکس بسیار خوبی از آن گرفته‌اند، با تحقیقات بسیار عالی و با چه تذکرات نافعی. این مصحف به خط امیرالمؤمنین ع…؛ البته به خط حضرت که نیست. ظاهرش روشن است. ولی اصل این‌که ناسخ هم روی خط حضرت نوشته و دقیقاً پیاده کرده برای بحث ما خیلی خوب است.