رفتن به محتوای اصلی

آیات ولایت

 

شاگرد: در کافی یک قرائت معتبره ای هست که از حضرت سؤال می‌پرسند چرا اسم امیرالمؤمنین علیه السلام  در قرآن نیامده، حضرت انکار نمی‌کنند که در بعضی از قرائات آمده اما می‌فرمایند در نماز هم تعداد رکعاتش نیامده، نصاب زکات هم نیامده است. لذا این‌که حضرت انکار نمی‌کنند به این دلیل بوده که اسم حضرت در مصاحف الامصار نبوده.

استاد: بله، در مصاحف عثمان که نبوده. فقط یکی-دو آیه است که آن‌ها مانده برای کسانی که می‌خواهند کلید داشته باشند. «و جعلنا لهم لسان صدق عليا»[1]، بحث‌های خیلی قشنگی است. چند مورد هست؛ «قَالَ هَٰذَا صِرَٰط عَلَيّ مُسۡتَقِيمٌ»[2] مفسرین می‌گویند یعنی چه؟! آن‌ها در قرائات سبع صغری و عشر کبری هم وارد نیست؛ ولی مثل «سلام علی آل یاسین» که در سبع صغری وارد است. سبع صغری که دیگر تام و تمام است. نزد تیسیر و شاطبیه تمام است. مسأله این قدر بیّن و واضح و آشکار است.

شاگرد٢: در هر صورت روایت ایشان نیاز به توجیه دارد.

استاد: نه، من عرض کردم در افراد القرائات نه یک واو کم شده و نه زیاد. یعنی مصحف کوفه که «ولایخاف» دارد، «فاء» از آن حذف نشده و «واو» هم به آن اضافه نشده. همین است؛ افراد القرائة. مصحف مدینه که «فلایخاف» دارد، نه یک واو از آن کم شده و نه یک واو زیاد شده. این اقراء است. همان‌طوری که ابوعبید گفت که مختار هستید هر کدام را خواستید بخوانید؛ هر کدام را در نماز بخوانید نمازتان تام است. چرا؟ چون «نزل به القرآن». ابو عبید چه زمانی این حرف را زده؟ در زمان امام هادی علیه‌السلام. در دویست و بیست و چهار وفات کرده است. آن زمان همه این‌ها را می‌آورد و بعد می‌گوید به هر کدام از این‌ها بخوانید صحیح است، چرا؟ «لان کلها مما نزل بها الله».

شاگرد: این‌که امام سکوت کردند به این خاطر نبود که بخواهند نفی کنند که قرآن ندارد، بلکه چون او از مصحف خودش پرسیده امام علیه‌السلام هم طبق همان جواب داده‌اند.

استاد: بله، به نظرم در همان کافی شریف است. حضرت فرمودند: «لَوْ قَدْ قُرِئَ اَلْقُرْآنُ كَمَا أُنْزِلَ لَأَلْفَيْتَنَا فِيهِ مُسَمَّيْنَ»[3].

شاگرد: این تاب هر دو را دارد. یعنی اصل قرآن که نزد ما است، هم به آن می‌خورد و هم به این سبعة احرف می‌خورد.

استاد: عینک تحریف برای ناقص برخورد کردن با این‌ها است. وقتی شما این روایت را می‌بینید، اگر عینکتان عینک تحریف باشد…؛ مثل مرحوم محدث نوری از اول تا آخر کتاب فصل الخطاب عینکشان همین است. عینکشان عینک حرف واحد است و بقیه قرائات هم تغییر پیدا کرده است. خُب کل فصل الخطاب را روی این سامان داده‌اند. از چیزهای جالب این است که مرحوم نوری در قرائت «ملک» و «مالک»، طرفدار «ملک» هستند. ایشان می‌گویند از آن قضیه معلوم می‌شود که قرائت اهل البیت همان «ملک» است. عدۀ دیگر می‌گویند «مالک».

شاگرد٢: آیاتی که نسخ در تلاوت شده در مصحف عثمانی که نبوده؟

استاد: نسخ در تلاوت هم خودش بحثی دارد.

شاگرد٢: مثل آیه رجم.

استاد: بله، اهل‌سنت هم دارند. نسخ تلاوت را باید جدا بحث کنیم. از معقولیت آن، حکمت آن، وقوع آن باید جداگانه بحث شود. در مباحثه ما بحث نکرده‌ایم.

شاگرد: بحث کردید. کتاب نسخ التلاوة را آوردید و مفصل بحث کردید. سه حالت بود؛ نسخ التلاوة و الحکم، و … .

استاد: بله، کتاب «مرويات نسخ التلاوة جمعاً ودراسة». به نظرم الآن آن را گذاشته باشند. در آن زمانی‌که ما مباحثه می‌کردیم کتاب نبود. پی دی اف آن هم نبود. خود کتاب را آورده بودند و بحث کردیم. ظاهراً بعداً در اینترنت موجود شده.

شاگرد: این حدیثی که اشاره فرمودید این بود که اگر قرآن را طبق ما انزل می‌خواندید، اسامی ما اهل البیت را می‌یافتید، طبق این روایت یعنی در یکی از سبعة احرف اسامی اهل البیت آمده؟


[1] مریم ۵٠

[2] الحجر ۴١

[3]  التفسير (للعیاشی)  ,  جلد۱  ,  صفحه۱۳