آیات قرآن کریم؛ نه جزئی و نه کلّی
استاد: اگر میخواهید این را بگویید، من از اول تا الآن بهدنبال همین هستم. اصلاً همه مثالها را برای این زدم. میخواستم بگویم ما از اول کلی و جزئی را گفته ایم و میخ آن را کوفته ایم، حالا هم میگوییم بگو ببینم کلی است یا جزئی؟ من از محضر آقا همین را نپرسیدم؟ میخواهم عرض کنم تقسیم کلی و جزئی شبیه این است که بگوییم زوج است یا فرد است. شیرینی زوج است یا فرد است؟ کدام یک از آنها است؟ میگویید زوج و فرد برای یک حوزهای است که اصلاً شیرینی برای آن جا نیست. زوج و فرد برای کم است؛ برای کم منفصل است. شیرینی برای حوزه کیف است. این دو که به هم ربطی ندارند.
بر گردم به اینجا که گفتم میخواهم ارتکاز ایشان را تحلیل کنم. آیه دوم سوره مبارکه توحید جزئی یا کلی است؟ ایشان ابتدا فرمودند جزئی است. یک ارتکازی داشتند. بعد گفتیم این در این مصحف است و آن در آن مصحف. دیدند که افراد پیدا کرد. لذا گفتند کلی است. من میخواهم عرض کنم که نه کلی و نه جزئی است. اصلاً ریخت کلی و جزئی برای اینها نیست. همینی است که شما میگویید امری است. الآن که به اینجا رسیدیم این را فرمودید. من دنبال همین بودم.
لذا من اسم آن را هویت شخصیتی پسین گذاشتم. هویت دارد، یعنی نمیخواهیم بگوییم کلی است. اصلاً هویت برای کلیات نیست. کلیات آن هایی هستند که مبهم هستند و بر افراد صدق میکند. هویت دارد، واقعاً این جور است که آیه دوم سوره مبارکه توحید با مثل انسان فرق دارد. ایشان هم در ارتکازشان بود. هویت دارد. چه کسی گفته هویت داشتن یعنی مختصات زمان و مکان داشتن؟ ما هویاتی داریم که هویت دارند، کلی هم نیستند اما مختصات زمان و مکان هم ندارند.
شاگرد: مجردات…
استاد: ما در مجردات دو-سه حوزه داریم. این فرمایش شما خوب است. ایشان عقل اول را گفتند؛ مثلاً قواعد ریاضی را هم داریم. قانون ریاضیات عقل اول است یا نیست؟ عقل اول نیست. موجود است یا معدوم؟ مثلاً قاعده فیثاغورس موجود است یا معدوم است؟ دو مربع ضلع با مربع وتر مساوی است، این موجود است یا معدوم است؟ باید حرف بزنیم. کدام یک از آنها است. اینکه شما میفرمایید مجردات، ما انواعی از آنها داریم. الآن قاعده فیثاغورس زمان و مکان دارد یا ندارد؟ نزد همه ما واضح است که زمان و مکان ندارد، خب حالا موجود یا معدوم است؟ مجرد است یا مادی؟ مادی که نیست. خب کجا است؟ مکان آن را نشان دهید. خب مجرد است؟ مجرد باید موجود باشد. موجود هست یا نیست؟ اینجا است که من عرض کردم دو نوع تجرد داریم. تجردی در حوزه علم و تجردی در حوزه وجود. اینها فرق میکند. وارد اینها نمیشویم.