احتمال اول؛احداث خط عروض
خط عروض همین قرن دوم پدید آمده. خود جناب خلیل بن احمد به نظرم قبل از مالک وفات کرده است؛ صد و هفتاد و پنج است. اینها معاصر بودهاند. مبدع علم عروض و خط عروض، خلیل بوده. خط عروض یک نحو هجاء است. هجائی است که مینوشتند. البته این اظهر نیست. هجائی است که هر چه را میگفتند مینوشتند. یعنی اگر میگویید «زیدٌ» آن را «زید» نمی نوشتند، مینوشتند «زیدن». هرچه که به لفظ میآمد را مینوشتند. مثلاً اگر کلمه جلاله را «الله» میگویید، آنها «اللاه» مینوشتند. این کار علم عروض بود. برای اینکه آنها میخواستند هجی کنند؛ «syllable»، و آن بخشهایی که کلام میگیرد را بنویسند، ابحر چه بود؟ «مفاعل، فعلاتن،فعولن و …» بود. وقتی میخواستند این بخشها را بفهمند تمام آن چه را که به لفظ می آمد را مینوشتند تا بتوانند با آن بحرهایی که در علم عروض داشتند منطبق کنند. این یک خط بود.
خُب حالا این سؤالی است که دور نیست. میگویند الآن این علم و خط عروض در آمده، آقای مالک اجازه میدهی ما قرآن را به این صورت بنویسیم؟ یعنی هر چه تلفظ میکنیم را دقیقاً روی نوشته بیاوریم. این یک سؤالی است. نمیتوانیم بگوییم ناظر به آن نباشد.