رفتن به محتوای اصلی

تقابل تعبیر «اختاروا» در عبارت مجمع با اختیار القرائه اهل سنت

 

خب این احتمال را چه چیزی تقویت کرد؟ تقویت خیلی جذاب و شیرین. ایشان می‌فرمایند مذهب اصحاب ما این است که همه قرائات جایز است اما مختار آن‌ها این است که یکی را انتخاب نکنند و همه برابر هستند. «کرهوا تجرید القرائات». چرا این را می‌گویند؟ مگر کسی خلاف این را کرده؟ بله. در اهل‌سنت این مرسوم بوده و هست. مثلاً مالکی ها همه قرائات را جایز می‌دانند و هیچ مشکلی ندارند. اما می‌گویند مختار ما در فرقه مالکیه قرائت نافع است. 

چرا؟ چون مالک که رئیس ما بوده گفته «ان قرائة النافع سنة». الآن هم در غرب آفریقا، در تونس، الجزائر و… همه مالکی هستند، لذا تمام قرائتشان نافع است؛ ورش از نافع. جالب نیست؟! یعنی اهل‌سنت در رسم‌های دیرین خود مختار خاص داشتند. پس عبارت شیخ الطائفه و مرحوم طبرسی می‌تواند ناظر به عملکرد آن‌ها باشد. می‌گویند ما شیعه اجماع داریم که همه آن‌ها جایز است. اما از روز اول سراغ این نرفتیم که یکی را بخوانیم. و الا خیلی جا داشت که شیعه بگوید ما قرائت حمزه را می‌خوانیم. مثل مالکی ها که می‌گویند نافع را می‌خوانیم.

حنفیه چه کسی را می‌گویند؟ حنفیه تجرید القرائتشان به عاصم است. چرا؟ وجه آن را قبلاً عرض کردیم. ابوحنیفه شاگردش بوده، در کوفه بوده، عاصم هم در کوفه بوده. نافع مدنی بوده. یعنی هم بلاد مالک بوده و مالک برای او حرف زده. ابو حنیفه در کوفه بوده و شاگرد عاصم بوده. لذا می‌بینید در بین آن‌ها قرائت کوفی ها رایج شده. حکومت عثمانی حنفی بود لذا به‌صورت رسمی در مملکت عثمانی قرائت عاصم بود. اما در الجزائر که مالکی هستند، قرائت رسمی آن‌ها نافع است. قانون هم تصویب کردند که در اینترنت موجود است.

در کشور سودان نسل اندر نسل قرائت ابوعمرو دوری بود، بعد ورش و حفص هم آمد. الآن در کشور سودان سه مصحف رسمیت دارد و همه جا می‌خوانند. ولی آن چیزی که میان آن‌ها سابقه تاریخی دارد قرائت ابو عمرو دوری از ابو علاء بصری است.

پس ببینید اهل‌سنت مختار داشته‌اند. این عبارت ایشان قید احترازی می‌شود و یک نحو ناظر به آن است.

«فاعلم أن الظاهر من مذهب الإمامية أنهم أجمعوا على جواز القراءة بما تتداوله القراء بينهم من القراءات»؛ همه مسلمین روی فضایی که داشتند همه قرائات را جایز می‌دانستند. برخی از نکات را یادم می‌آید می‌گویم. مرحوم صاحب ذخیره نظیر صاحب مدارک وقتی به اینجا می‌رسند-همان‌طور که صاحب مدارک می‌گویند «مشکل جدا»-می‌گویند بعضی از علماء گفته‌اند که ما در بین قرائات سبع شاذ داریم. بعد می‌گویند شاذ؟! آن وقت بعد می‌گوییم به هر کدام از قراء سبعه می‌توانیم نماز بخوانیم؟! این را چطور جمع کنیم؟!