اهمیت آشنایی با علوم در طفولیت
شاگرد: سلیقه به خرج میدادند آن را بیست و هشت میکردند. چون اینکه هفت بود، بعد چهارده، بعد بیست و هشت.
استاد: من نمیدانم. من که درس اینها را نخواندهام. من الآن بالای شصت سال دارم، تازه با اینها آشنا شدهام. ای کاش در حوزهها بود. زمانیکه ما بودیم تجوید هم رفته بود. خود تجوید خیلی علم مهمی است. لغت در حوزه نیست. چقدر لغت علم مهمی است. اگر طلبه از روز اول لغت ببیند و با لغت آشنا شود و تجوید بخواند و با تجوید آشنا باشد خیلی خوب میشد. در الازهر درس قرائت شاطبیه الزامی است. باید شاطبیه را بخوانند. همین شاطبیه ای که علماء قدیم آن را میخواندند. شهید اول، ثانی و … . اساتیدشان را در شاطبیه میگویند. شهید اول میگویند من شاطبیه را نزد فلانی خواندم. حتی خودشان شاید اقراء هم کرده باشند. الآن یادم نیست. شاطبیه منظوم بود و شروحی داشت.
مرحوم آقای حسن زاده در وصف استادشان میگویند استاد ما آقای شعرانی نزد پدرشان شاطبیه را خواندند. حالا سند دارند یا نه، نمیدانم. خواندن غیر از سند است. اینکه سند اقراء هم داشته باشند را نمیدانم. گفتند که در مشهد کسی هست که بیست راوی از قرائات عشر را سند دارد. یعنی سند متصل اقراء الی رسول الله صلیاللهعلیهوآله را دارد. به این نحوی که در مشهد گفته اند. ولی آقای شعرانی خواندهاند. لذا آقای شعرانی که از بچگی نزد پدرشان اینها را خواندهاند در مقدمه منهج الصادقین چیزهایی میگویند که دیگران ندارند. این خیلی مهم است که انسان از طفولیت چیزی را بخواند. با فضای آن علم و آن بحث آشنا باشد. به خلاف اینکه یک عمری برود و اینطور بشود.
وقتی آقای حسن زاده وارد قم شدند شاطبیه را هم درس دادند. وقتی ایشان وارد قم شدند دروسی را شروع کردند که اولین آنها شاطبیه بود. معلوم میشود که خودشان هم نزد آقای شعرانی خوانده بودند. لذا میگوید وقتی وارد قم شدم کتبی را تدریس کردم، اولین آنها از شاطبیه اسم میبردند. این خیلی است! خود من یادم هست به جواهر که رسیده بودیم شاطبیه را نشنیده بودیم. شما میتوانید حال خودتان را ببینید. چه زمانی بود که شاطبیه را شنیدید؟! در کتب فقهی ما بزنید و ببینید مثلاً در جواهر چند کلمه شاطبیه میآید. صاحب جواهر چند بار اسم شاطبیه را میبرند. یا شرح الشاطبیه.
والحمد لله رب العالمین