رفتن به محتوای اصلی

شاهد سوم: «رحمت الله» و «بقیت الله»

 

شاگرد: اخباری که در مورد نگارش «تابوت» دارند را چطور توجیه می‌کنید؟ طبق این‌که کدام شهر چطور می‌خوانند و چطور بنویسیم را چطور توجیه می‌کنید؟

استاد:بله، من «رحمت الله» را بگویم تا «تابوت» معلوم شود. الآن هر کسی که آیه «فَانْظُرْ إِلى‏ آثارِ رَحْمَتِ اللَّه‏[1]» را می‌بیند، آیا دیده کسی «رَحمَهِ الله» بخواند؟! ندیده اید. شنیده‌اید یا نشنیده­اید؟! نه. احتمال می‌دهید که در طول تاریخ کسی «رحمه الله» بخواند؟! نه. خب چرا ناسخ به تاء نوشته؟ مثلاً در «يَوْمَ الْقِيامَة» چرا به «ة» نوشته است؟ یا در «بقیت الله» چرا با تاء نوشته است؟ همین «تابوت» تاء کشیده است. در «یوم القیامة» عند الوصل احدی دیده‌اید که «یوم القیامهِ» بخواند؟! نه، ولی چرا ناسخ به «ة» نوشته است؟ رمزش این است که ناسخ مراعات وقف را می‌کرده و می گفته خودتان می‌دانید که باید با «تاء» بخوانید لذا من «تاء» نمی نویسم. من برای وقتی که مهم است و برای وقتی که بخوانید «الی یوم القیامه» با «ة» نوشته ام. یعنی برای تبیین حال وقف این‌طور نوشتم، چون هیچ عرب و حتی غیر عرب آشنا به عرب، «یوم القیامة» را وقتی کسره بدهد «ه» نمی‌خواند، اما برای مراعات حال وقف «ة» نوشته شده است.

خب در «تابوت» و «آثار رحمت الله» چطور است؟ نکته همین مراعات وقف است. زید بن ثابت که جزء قراء مدینه بود، وقتی «تابوت» را وقف می‌کردند در لسان خودشان می‌گفتند «التابوه». در «بقیت الله» روی «بقیت» وقف می‌کرد می‌گفت «بقیه». وقتی وصل می‌کرد می‌گفت «بقیت الله» اما وقتی وقف می‌کرد می‌گفت «بقیه». کما این‌که ما این‌طور هستیم. اما لسان قریش به این صورت بود که وقتی وقف می‌کرد می‌گفت «بقیت». وقتی قریش وقف می‌کرد روی «ت» وقف می‌کردند؛ «رحمت». لذا وقتی اختلاف شد گفت «اکتبوا علی لسان قریش»، نگفت «اکتبوا علی کتابة قریش». در جاهای دیگر قریش و شما متفق هستید که وقتی وقف می‌کنیم می‌گوییم «یوم القیامه»، خب ناسخ «ه» می‌نویسد، مراعاتا للوقف». وقت وصل هم که خودتان «ت» می‌خوانید. اما درجایی‌که بین قریش و آن‌ها اختلاف می‌شد می‌گفتند «اکتبوها علی لسان قریش». البته باید به آن چه که الآن عرض کردم مراجعه شود. در قرائات و حالات وقفش. من الآن این را از روی اعتبار رسم گفتم. نه از مراجعه به کتابی مثل النشر. ان شالله مراجعه هم می‌کنم و عرض می‌کنم.


[1]الروم :  ۵۰