رفتن به محتوای اصلی

شواهد وجود دو خط در زمان عثمان و رد نظریه ضعف خط عثمانی

 

چیزی که می‌خواهم نتیجه بگیرم این است: با توجه به نکته‌ای به این جالبی که تاریخ رسم المصحف را جدا می‌کند، آقایانی که می‌گویند خط در زمان عثمان یک جور بوده و دو جور نبوده، با این توضیحی که عرض کردم، شواهد عدیده‌ای داریم که خط در زمان عثمان دو جور بوده است.

اول شاهد آن فطرت خط است. شما الآن اگر مصحف را ببینید، می‌بینید خلاف فطرت تلفظ و خواندن قرآن است. شما چطور می‌خواهید این را بخوانید و حال این‌که الف ندارد و  این همه تفاوت در نوشتن دارد؟! عرض من در مقابل آقای غانم قدوری و همه این دسته، این سؤال است: قبل از خط نبطی، خط فینیقی برای اهل کنعان بود، خود شما می‌گویید که حتی حروف مصوت را جزء کلمه می‌نوشتند، مثل انگلیسی امروز که سَر و بَر کلمه هم جزء کلمه است. نه مثل فارسی و عربی که سر و بر را باید در تشکیل داخل کنید و اعراب گذاری کنید. وقتی خطی سابق وجود داشته و منفصل هم بوده، چطور شد خطی آمد که مثلاً در کلمه «ب ل غ»، باء و لام و غین کوچک شد و بهم چسبیدند؟! می‌توانستید مثل انگلیسی «ب ل غ» بنویسد و بین آن‌ها فاصله بگذارید. یا در برخی از دست خط‌ها هست که بین کلمات خط بلند می‌گذاشتند. برای این‌که دو کلمه از هم جدا شود ما امروزه فاصله می‌گذاریم اما آن‌ها به‌خاطر این‌که اشتباه نشود، خط بلندی می‌گذاشتند به این معنا که کلمه تمام شد و کلمه بعدی می‌آمد. این جدا نویسی در خط فینیقی اهل کنعان بود. بعد هم خط نبطی یا خط مسند که در یمن بوده، آمد. این‌ها بحث‌های مفصلی است که آقای دکتر غانم قدوری دارد.

من می‌خواهم از اینجا شواهد پیدا کنم و در ذهن من راجح این است: حتماً هم که می‌گویم یعنی حتماً بحثی است. برای این است که بحث جلو برود. عرض می‌کنم که حتماً در زمان عثمان دو جور خط بوده و کاتب می‌توانسته طوری بنویسد که همه راحت بخوانند. این‌طور نبوده که خط آن زمان خطی باشد که خلاف فطرت نوع بشر باشد. پس دو جور خط بوده، چون این خط خلاف فطرت بشر است.

چرا با این‌که آن خط بوده –آنچه که من عرض می‌کنم از قدیم در علوم قرآنی مدافع حسابی هم دارد؛ بیش از هزار سال- چرا با این‌که یک خط خوبی بوده، اما ناسخ عثمان آن را به رسم مصحف نوشت؟ از قدیم خودشان گفته‌اند: گفته‌اند جوری نوشت تا همه قرائات را سامان دهد. یعنی نوشت «ملک» تا آن‌هایی که «مالک» می‌خوانند وقتی به «ملک» رسیدند، استاد می‌گوید که «مالک» بخوان. اما اگر «مالک» بنویسد دیگر به کسی که «ملک» قرائت می‌کند نمی‌تواند بگوید «ملک» بخوان؛ چون «مالک» نوشته. لذا یک نظر قدیمی در علوم رسم المصحف جا گرفته و گفته‌اند یکی از فوائد بسیار مهم رسم المصحف عثمانی این است که ریخت کتابت طوری است که قرائات را سامان می‌دهد. یعنی مقرین هفت گانه و ده گانه با این رسم می‌توانستند قرائت خودش را به شاگرد خودش آموزش بدهد.