عدم آگاهی قتیبةبن سعید از فضای قرائات در بیان ذهنیت اهل مدینه از قرائت اهل عراق
یک نقل دیگر را هم بگویم. وقتی حرف به دست کسانی میافتد که مطلب به دستشان نیست، اینطور میشود: در چند کتاب اهلسنت آمده است. اصل آن را در نرمافزار خودمان پیدا کردم. اصل آن را آوردم. در کتاب تاریخ دمشق، سیر اعلام النبلاء، تاریخ بغداد، و در کتابهای دیگر نقل شده که میگوید:
قال قتيبة بن سعيد: قفلنا مع الليث بن سعد من الإسكندرية، وكان معه ثلاث سفائن سفينة فيها مطبخه، وسفينة فيها عياله، وسفينة فيها أضيافه. وكان إذا حضرته الصلاة يخرج إلى الشط، فيصلي، وكان ابنه شعيب إمامه. فخرجنا لصلاة المغرب، فقال: أين شعيب؟ فقالوا: حم، فقام الليث، فأذن، وأقام، ثم تقدم، فقرأ: " والشمس وضحاها "، فقرأ: " فلا تخاف عقباها "، وكذلك في مصاحف أهل المدينة، يقولون: هو غلط من الكاتب عند أهل العراق - ويجهر ببسم الله الرحمن الرحيم، ويسلم تسليمة تلقاء وجهه[1]
ما با لیث بن سعد همراه بودیم. میگوید میخواست از اسکندریه مصر به این طرف بیاید. بعد نقلی که او دارد این است: میگوید همراه او بودیم، وقتی وقت نماز میرسید پسرش شعیب را جلو میگذاشت و خودش پشت سر پسرش نماز میخواند. یک دفعه دم مغرب آمد و گفت شعیب کجا است تا امامت کند؟ گفتند «حمّ»؛ تب کرده است. خودش ایستاد. «فقام الليث، فأذن، وأقام، ثم تقدم، فقرأ: " والشمس وضحاها "، فقرأ: " فلا تخاف عقباها "»؛ او از مصر آمده بود. این راوی -که ابواسحاق میگوید «سمعنا أبا رجاء قتيبة بن سعد»[2]- قتیبه میگوید وقتی دید «فلا یخاف عقباها» خواند، این قتیبه کوفی بود، از بچگی «ولا یخاف» شنیده بود. این توضیح از او است. معلوم است که فضا در دست او نیست. ببینید چطور توضیح میدهد. قتیبه میگوید:
«و كذلك في مصاحف أهل المدينة، يقولون»؛ اهل مدینه میگویند: «هو غلط من الكاتب عند أهل العراق»؛ میگوید اهل مدینه میگویند مصحف اهل عراق اشتباه است. خطای از کاتب است که نوشته «ولا یخاف». این را او میگوید. چه کسی از اهل مدینه بوده که میگوید مصحف ما خوب است، نه مصحف اهل عراق؟ او که اهل فن نبوده. از عوامی بوده که دیده دو جور است. با آن ارتکاز عرفی خود گفته مصحف ما درست است؛ ما اهل مدینه هستیم.
[1] مختصر تاريخ دمشق (۲۱/ ۲۵۱)
[2] تاريخ بغداد وذيوله ط العلمية (۱۳/ ۱۰)