رد تمسک به خطأ الکاتب برای اشتباه نساخ در رسم قرآن
شاگرد: پس حدوثا اتفاق نمی افتاده یا می افتاده و سریع تصحیح می شده؟
استاد: سریعاً تصحیح می شده. یعنی این چیز روشنی است که وقتی ناسخ مینویسد اشتباه کند. مثلاً الآن تایپ میکنند؛ کسی که در تصحیح کتاب، کارچاپخانهای کرده باشد، میبیند آدم خودش را میکشد ولی در نهایت میبیند که چشم رد شد و خطا ماند. اما خطایی که چشم رد شود غیر از مصحفی است که همینطور وصل به هم بودند؛ از حفظ اقراء کنند، بخوانند، استاد و شاگرد، بچه و بزرگ؛ در بدنه مسلمین تکرار شود، بااینحال آن خطا بماند؟! اصلاً چیز معقولی نیست. این چیزی است که من میدانم. لذا آن چیزی که سخاوی گفت به نظر حرف خوبی میآید.
شاگرد2: این هم که گاهی نسبت خطا میدهند، برداشت شخصی بوده؟
استاد: بله، روایت است. روایتی که یک نفر بگوید فلانی گفت او اشتباه کرده، محور قرار بدهیم! اما بدنه مسلمین که شبانهروز تکرار میشود را نه؟! خیلی امام جماعت ها بودند؛ نمیدانم الآن هم هستند یا نه. اصلاً رسم امام جماعت این بود که در نمازش ختم قرآن میکرد. «رکوعات» بود. الآن اینها برداشته شده. زمانیکه ما طفل بودیم در مصاحفی که در خانههای ما بود، اینها را داشت. الآن هم همه را دارم. مصحف خط عبدالرحیم، طاهر خوشنویس و … . هر سوره ای که شروع میشد میگفت «آیاتها»، «رکوعها». ما نمیدانستیم این «رکوعها» به چه معنا است. «رکوعها» برای جاهایی بود که یک مطلب تمام میشد و امام جماعت تا اینجا میخواند و به رکوع میرفت. رکعت بعدی دنباله آن را میخواند؛ یا در نماز عصر دنباله آن را میخواند. یعنی کارش این بود؛ هم حفظشان را تقویت میکرد و هم اینکه کل قرآن را در نمازهایشان ختم میکردند. سور عزائم را هم که آنها جایز میدانند. میخوانند و سجده هم میکنند. در بین فقهای شیعه محل اختلاف است که آیا در فریضه میتوانیم عزائم را بخوانیم یا نه؟
شاگرد: حتی اگر روایت هم نداشته باشد، مشافهتا خود آن شخص اصلی به خود ما گفته باشد «خطأ کاتب» است، این اشتباه در برداشت است.
استاد: بله، مانعی ندارد که او گفته باشد این خطا است.
شاگرد: عایشه گفته، ولی اشتباه در برداشت عایشه است.
استاد: بله، برای همین «إن هذان»، گفت: «يا ابن أختي، هذا عمل الكتاب أخطئوا في الكتاب»[1]. او اینطور گفت. ولی برای «مقیمین» مرحوم طبرسی جواب خیلی عالی ای دادند.
[1] فضائل القرآن للقاسم بن سلام (ص: ۲۸۷)