رفتن به محتوای اصلی

ملاحظه استاد نسبت به فرمایش علامه درباره تعدد واختلاف نزول سنوی

 

شاگرد: قول علامه قول جدیدی هست که دو عرضه به جهت اختلاف کیفیت بوده باشد.

استاد: من جلوتر راجع به اختلاف عرضه، عرض کردم. در ذهن من چیزی بود که نزول سنوی و تعدد به‌گونۀ دیگری بود و اینطور نبود.

شاگرد: یعنی حرف شما تأیید این نبود؟

استاد: بله، اصلاً گمان من به این صورت نبود. ما ثبوتا به‌گونه‌ای دیگری جلو رفتیم. این‌که هر سالی اختلاف بیاید، نبود ولذا آن عبارت قضیه جزیره خضراء  که عبارت خیلی جالبی بود، عرضه اخیره را توضیح داده بود. عرضه اخیره ای که سید شمس الدین در جزیره خضراء توضیح داد را چند روز خواندیم. می‌گفت دفعه آخر جبرئیل آمد و همه را آورد «فالکل من قرائة امیرالمؤمنین[1]». یعنی طبق نقل سید شمس الدین در جزیره خضراء، تمام قرائات –سبعة احرف- در عرضه اخیره آمده است. نه این‌که عرضه اخیره تنها یک قراءت آمده باشد که همان قراءت آخری باشد. این‌ها شواهدی بود که در مباحثه دست به دست هم می‌داد.

تلميذ: ممكن نيست كه بگوئيم همان‏طوركه نحوييّن مثل سيبويه و كسائى و غيرهما روى قواعدى كه در دستشان است اختلاف دارند يكى شعر عربىّ را بقسمى مى‏خواند؛ و ديگرى بقسم ديگر؛ در اعراب اختلاف دارند همين‏طور ابىّ بن كعب و زيد بن ثابت و ساير از قرّاء هم عرب بوده‏اند؛ اهل لسان بوده‏اند از حقيقت علم نحو و ادبيّت و عربيّت مطّلع بوده‏اند؛ و روى زبان مادرى و قواعدى كه در دستشان بود اين‏طور مى‏خوانده‏اند؛ و چنين بگوئيم كه اختلاف قرائت مستند به اختلاف و اجتهاد نظر خودشان است؟[2]

این احتمال را به تفصیل سؤال می‌کنند.

علّامه: نه اين‏طور نيست؛ ظاهر اختلافشان از نقطه نظر روايت است؛ يعنى استناد به رسول الله مى‏‌دهند؛ مثلا در ملك يوم الدّين رواياتى داريم كه مى‏‌گويند رسول خدا هم ملك مى‌‏خوانده‌‏اند و هم مالك است؛ اگر دو روايت متواتر باشد لازمه‌‏اش اين است.قارى ملك بيشتر از مالك است؛ از هفت نفر قارى چهارتايشان ملك خوانده‌‏اند و مابقى آنها مالك خوانده‏‌اند؛ اعتبار هم با ملك مساعدتر است؛ بجهت آنكه يوم را معمولا به مالك نسبت نمى‏‌دهند به ملك مى‏‌دهند مى‏‌گويند: شاه فلان يوم نه مالك فلان يوم.مرحوم قاضى ره در نماز هم ملك مى‌‏خوانده‌‏اند؛ و در تفسير كشّاف وجوهى ذكر مى‏‌كند كه ملك اشمل و اعم و انسب است[3]

«نه اين‏‌طور نيست»؛ تصریح ایشان است که تعدد قرائات مستند به اجتهاد نیست.«ظاهر اختلافشان از نقطه نظر روايت است؛ يعنى استناد به رسول الله مى‏‌دهند»؛ یعنی همانی که صاحب وسائل در کتاب تواتر القرآن کسانی را که این‌ها را به حضرت نسبت نمی‌دهند، مسخره کردند.

«مثلا در ملك يوم الدّين رواياتى داريم كه مى‏‌گويند رسول خدا هم ملك مى‌‏خوانده‌‏اند و هم مالك است؛ اگر دو روايت متواتر باشد لازمه‌‏اش اينست. قاری ملک بیشتر از مالک است». بعد از مرحوم آقای قاضی نقل می‌کنند که ایشان «ملک» می‌خواندند.

این هم تذکری بود که دادند و دیدم نکات خوبی در بر داشت.


[1] بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏۵۲، ص: ۱۶۹؛ … لما حج رسول الله ص حجة الوداع نزل عليه الروح الأمين جبرئيل ع فقال يا محمد اتل علي القرآن حتى أعرفك أوائل السور و أواخرها و شأن نزولها فاجتمع إليه علي بن أبي طالب و ولداه الحسن و الحسين ع و أبي بن كعب و عبد الله بن مسعود و حذيفة بن اليمان و جابر بن عبد الله الأنصاري و أبو سعيد الخدري و حسان بن ثابت و جماعة من الصحابة رضي الله عن المنتجبين منهم فقرأ النبي ص القرآن من أوله إلى آخره فكان كلما مر بموضع فيه اختلاف بينه له جبرئيل ع و أمير المؤمنين ع يكتب ذاك في درج من أدم فالجميع قراءة أمير المؤمنين و وصي رسول رب العالمين..

[2]http://amafhhjm.ir/wp/almobin/Amafhhjm/q-tfs-000-000/q-tfs-000-007-00031.html

[3]همان