رفتن به محتوای اصلی

اختلاف فقها در اعتبار تفسیر منسوب به امام حسن عسگری(ع)

 

در این کتاب اختلاف حسابی هست که آیا این تفسیر برای امام هست یا نیست. در پایان این کتاب و همچنین در مستدرک الوسائل مرحوم نوری مفصل بحث کرده‌اند. در پایان کتاب به ترتیب تاریخ دوازده نفر را ذکر می‌کنند که با این تفسیر مخالف هستند. حالا برخی، عبارات تندی هم دارند اما بعضی نه. اول کسی که به‌عنوان مخالف و رد کننده تفسیر ذکر می‌کنند، احمد بن حسین بن عبید الله غضائری است. پسر غضائری است. ایشان اولین کسی است که اشکال می‌کند. عبارتی هم دارد که مرحوم نوری چقدر روی آن بحث می‌کنند. اصلاً کتاب را به امام هادی علیه‌السلام نسبت داده و اشکالاتی که در رجال ابن غضائری هست. این دوازده نفر را ذکر می‌کنند. بعد در ادامه سی نفر را به ترتیب تاریخ ذکر می‌کنند که مدافع این تفسیر هستند و این تفسیر را قبول دارند. از نکاتی که جالب است، این است:

مرحوم محقق ثانی که این تفسیر را قبول دارند، سند متصل خودشان را به این تفسیر ذکر کرده‌اند. در سند محقق ثانی به شیخ الطائفه می‌رسیم. شیخ الطائفه این تفسیر را روایت کرده‌اند.

شاگرد: آدرسش کجا است؟

استاد: صفحه ٧٢٢، از محقق ثانی از بحارالانوار و مستدرک نقل کرده‌اند. در اجازه نامه ایشان هست.

ومنهم المحقق الشيخ على الكركي (ره)، قال في ضمن إجازته للقاضي صفي الدين عيسى (قده): ولنورد حديثا واحدا مما نرويه متصلا تبركا وتيمنا وجريا على عادتهم الجليلة الجميلة فنقول: أخبرنا شيخنا العلامة أبو الحسن علي بن هلال بالاسناد المتقدم إلى شيخنا الامام أبي عبد الله محمد بن مكي السعيد الشهيد... وأعلى منه بالاسناد إلى الامام جمال الدين الحسن بن المطهر...وأعلى منهما بالاسناد إلى شيخنا الشهيد... وأعلى من الجميع بالاسناد إلى العلامة جمال الدين أحمد بن فهد... وأعلى من الجميع بالاسناد إلى العلامة جمال الدين أحمد بن فهد... عن الشيخ الامام عماد الفرقة المناجية أبي جعفر محمد ابن الحسن الطوسي، قال أخبرنا أبو عبد الله الحسين بن عبيد الله الغضائري، أخبرنا أبو جعفر محمد بن بابويه، حدثنا محمد بن القاسم المفسر الجرجاني، حدثنا يوسف ابن محمد بن زياد، وعلي بن محمد بن سنان (كذا)، عن أبويهما، عن مولانا ومولى كافة الأنام الامام أبي محمد الحسن العسكري عن أبيه... قال: قال رسول الله ص…[1]

«…عن الشيخ الامام عماد الفرقة المناجية أبي جعفر محمد ابن الحسن الطوسي، قال أخبرنا أبو عبد الله الحسين بن عبيد الله الغضائري…»؛ یعنی پدر. پس در سندی که خود محقق ثانی دارند، پدر غضائری در نقل حدیث قرار گرفته‌اند.

شاگرد: سند حدیث است یا سند کتاب است؟

استاد: حدیث است.

شاگرد2: طریقه نقلش بالوجاده بوده؟

استاد: یعنی خود تفسیر نزد محقق ثانی نبوده؟ خیلی بعید است. در سند می‌گویند «قال شیخنا العلامه ابوالحسن علی بن هلال بالاسناد المتقدم».

شاگرد2: این کتاب به دستشان رسیده ولی با قرائن متوجه شده‌اند که این همان کتاب است و با سند متصل هم آن را نقل می‌کردند. نه این‌که سند با نسخه داشته باشند. طریق تحمل بالوجاده شیوع داشته.

استاد: ظاهر این عبارت چیست؟ اول به ظاهر برسیم تا محتملات دیگر بیاید. ظاهر «اخبرنا» یعنی کل تفسیر را اخبار کرده، آن هم نه از دست شیخ گرفته بلکه از طرق دیگر گرفته! این‌ها خیلی خلاف ظاهر می‌شود.

مقصود من نکاتی است که در اینجا است. مرحوم ابن شهر آشوب در معالم العلماء فرموده‌اند این تفسیر الامام علیه‌السلام صد و بیست جلد است[2]. سبحان الله! این فقط یک جلد است که در دست ما است. خیلی کم است. اتفاقا مرحوم نوری راوی را غیر مفسر قرار می‌دهند. خیلی از کسانی که به این کتاب حمله کرده‌اند، به تضعیف غضائری در محمد بن قاسم مفسر استناد می‌کنند. و حال این‌که عموی برقی معروف است؛ احمد بن محمد بن عبد الله برقی، صاحب محاسن، یک عمویی دارند که اسم ایشان حسن بن خالد است. پدر برقی، محمد بن خالد است، عموی برقی معروف حسن بن خالد است. ایشان در سند این تفسیر قرار گرفته است. مرحوم نوری می‌گویند از حرف ابن شهر آشوب صاحب مناقب معلوم می‌شود که دو طریق داریم. یکی از طریق محمد بن قاسم مفسر است که مورد تضعیف غضائری است، و دیگری طریق عموی برقی است. ولی آن چه که دنبالش هست این است که کتاب تام بوده. مرحوم نوری می‌گویند: «الثاني: أن التفسير كبير تام غير مقصور على الموجود الذي فيه تفسير الفاتحة وبعض سورة البقرة»[3]. ان شالله اگر صد و بیست جلد است، آقایانی که در نسخه‌های خطی خیلی فعال هستند، آن را پیدا کنند. الآن در کتاب‌خانه حدیث در قم، خیلی زحمت می‌کشند و هم با علاقه کار می‌کنند. تفسیر ابن مردویه که چند بار عرض کردم تفسیر روائی خوبی است، فرمودند پیدا شده و چاپ هم شده. این‌ها خیلی مغتنم است. حالا ببینیم این صد و بیست جلدی که ابن شهر آشوب می‌گویند تفسیر امام بوده، می‌شود در جای دیگری پیدا شود یا نه. چه بسا با این لحنی که این تفسیر شریف در این روایت دارد، اگر تمام آن پیدا شود چقدر از این شواهد می‌توانیم در آن پیدا کنیم.

علی ای حال صاحب حدائق چیزی که در این تفسیر هست را سر جایش در حدائق نیاورده اند. اگر همان جا می‌آوردند که در این تفسیری که من قبول دارم و این همه از آن نقل می‌کنم، امام علیه‌السلام می‌فرمایند: «و كلا القراءتين حق، وقد قالوا بهذا وبهذا جميعا»[4]


[1]تفسير الإمام العسكري نویسنده : المنسوب الى الإمام العسكري،  صفحه : ۶۸۹

[2]همان ۶۸۹

[3]همان 

[4]همان ۳۹۰