رفتن به محتوای اصلی

وجودروایت «سبعة احرف» در منابع شیعه و مواجهه شیخ طوسی و طبرسی با آن

 

شاگرد: چطور می‌شود مرحوم طبرسی و شیخ محکم می‌فرمایند روایت سبعة احرف را عامه نقل کرده، با این‌که قریب همان زمان، مرحوم صدوق روایت «سبعة احرف» را نقل کرده است؟

استاد: شیخ فرمودند «و هذا الخبر و ان کان خبرا واحدا عندنا»، با آن توضیحاتی که عرض شد در آن جا دو احتمال را مطرح کردیم. یکی این‌که یعنی این خبری که تنها عامه نقل کرده‌اند و ما نقل نکردیم؛ چون آن‌ها نقل کرده‌اند نزد ما خبر واحد می‌شود. وجه دیگر این بود: به‌خاطر همین نقلی که مرحوم صدوق دارند و مرحوم شیخ الطائفه در دستشان بوده و همه این‌ها را دیده بودند، می‌گویند: این خبری که اهل‌سنت می‌گویند نزد خودشان متواتر است، نزد ما متواتر نیست، بلکه نزد ما هست ولی خبر واحد است.

شاگرد: در عبارت مجمع خبر واحد بودن نزد ما هست؟ فقط می‌گویند «روته العامه». درست است که آن‌ها زیاد نقل کرده‌اند ولی مرحوم صدوق هم که شخصیت کمی نیستند. آن هم با سند ذکر می‌کنند.

استاد: مرحوم طبرسی عبارت تبیان را حذف کرده‌اند. تعبیر «و ان کان» در مجمع نیست.

شاگرد: گویا می‌خواهند بگویند این خبر، خبر شیعی نیست. و حال آن‌که صدوق به اسناد نقل کرده‌اند.

استاد: خود مرحوم صدوق در اعتقاد الامامیه می‌گویند «ان القران حرف واحد، انما الاختلاف یجیء من قبل الرواة». در خصال هم یک باب باز کرده‌اند به نام «ان القرآن نزل علی سبعة احرف» که دو روایت آورده‌اند.

شاگرد: ایشان تنافی نمی دیدند.

استاد: بله، با آن فضایی که بوده ظاهرش این است که ایشان تنافی نمی دیدند. حالا چون بین شیعه معروف نشده، مرحوم طبرسی نگفته‌اند. علی ای حال «روته العامة» یعنی آن‌ها به‌خاطر کثرت روایتشان به این اختصاص دارند. یعنی اگر بگوییم خاصه هم آن را نقل کرده‌اند، ایهام می‌شود به این‌که همان‌طوری که عامه نقل کرده‌اند و برداشتشان بوده، شیعه هم همان‌طور هستند. و حال این‌که مرحوم طبرسی می‌خواهند بگویند این‌طور نیست. آن چه که عامه نقل کرده‌اند و برداشت آن‌ها را تنها خودشان نقل کرده‌اند. اگر ما هم آن را داریم، باید جدا بحث کنیم که ما نقل نکرده‌ایم؛ یعنی به آن نحوی که برداشت آن‌ها بوده نقل نکرده‌ایم. علی ای حال نمی‌شود کاری کرد؛ چون در خصال صدوق موجود است.