رفتن به محتوای اصلی

تقابل روشنگر روایت حرف واحد با «کانوا مخیرین فی ...»در مقدمه مجمع البیان

 

فقط کسی که عبارتش خیلی روشن است، طحاوی است. او در کتابش «مشکل الآثار» صریحاً می‌گوید؛ می‌گوید مخیر بودند و بعداً از بین رفت و ممنوع هم شد. یعنی طحاوی اول الاسلام را به‌صورت خیلی صریح معنا می‌کند. در فدکیه آورده‌ام. در مباحثه خیلی مطالب آمده که نیاز است هم در ذهن من طلبه و هم در ذهن شریف خودتان فعال شود. وقتی مستندات روشنی است، اطلاع بر آن‌ها غیر از فعال شدن آن­ها در ذهن شما است. اگر به درسی بروید یا درسی می‌گویید خیلی وقت‌ها هست وقتی می‌خواهید استدلال بیاورید می‌بینید در ذهن چیزی ندارد که سریع ارائه بدهد. اما وقتی مستندی باشد که در ذهن فعال شده باشد، آن را می‌گوید و هر کسی هم که مراجعه می‌کند می‌بیند درست است. در تجربه ما این‌که این مستندات در ذهن فعال شود و سرجایش سریع یادش بیاید و بگوید خیلی نقش مهمی داشت.

بنابراین کلمه «اول الاسلام»ی که هم شیخ فرمودند و هم مرحوم طبرسی فرمودند، مهم است. بعد هم «وجهین» را فرمودند. یعنی ما در احتمالاتی که «سبعة احرف» را به ظاهر معنا کرده، بیشتر از دو وجه نیست. یک وجه همانی است که «اول الاسلام کانوا مخیرین» است که همه اهل‌سنت می‌گفتند. یکی هم حرف ابن قتیبه است. اینجا است که وقتی شیخ الطائفه می‌گویند اصلح الوجوه حرف ابن قتیبه است، جایگاهش خیلی روشن و شفاف است؛ یعنی مقابل همانی است که اهل‌سنت در اول اسلام می‌گفتند. کنار آن هم فرمودند مشهور در مذهب امامیه این است که حرف واحد است. در ادامه هم می‌گویند چرا این معنا اصلح الوجوه است؟ می‌فرمایند چون ائمه علیهم‌السلام این قرائات را تجویز کرده‌اند. این‌ها را که کنار هم بگذارید کاملاً معلوم می‌شود حرف واحد، ناظر به مخیرین اول اسلام است؛ یعنی رد این کار اهل‌سنت است. این تجویز قرائات ناظر به «وجهین» است. نقطه مقابلش، سبعة احرفی است که ابن قتیبه معنا کرده و شیخ فرموده‌ با تجویز ائمه موافق است. با این بیان ملاحظه می‌کنید که مقدمه مجمع خیلی پر بار می‌شود.