اختلاف قرائات قراء ناشی از اختلاف رسم یا اختلاف قرائت مشایخ؟
دانی بحث مفصلی کرده است. دانی میگوید برخی خیال کردهاند قرّاء تابع مصاحفشان هستند، میگوید این برای این است که عالم نبوده اند و درس نخواندهاند. بعد کلمات تندی به کار میبرد. نمیدانم چه کسی اینطور گفته است. بعد میگوید اینطور نیست که هر قاری تابع مصحفش باشد. بله، فی الجمله مصحف یک بلد با قرائت اهل آن بلد و قاری آنها موافق است. بعد شروع به مثال زدن میکند و میگوید این کلیت ندارد. چرا؟ چون قاریای که قرائت میکند به سماع خودش از شیخش، اتکا دارد. نه صرفاً به رسمالخط مصحف خودش. ولو این رسم المصحف هم قرائتی دارد و سند خاص خودش را دارد و مما نزل من عند الله هست، اما اینجا که این قاری قرائت کرده بر خلاف مصحف بلد خودش قرائت کرده و قرائتش هم سند دارد و اینها را از شیخ خودش شنیده است. بین اینها منافاتی نمی دیدند. اینجا یکی از جاهایی است که به کسی که اینطور گفته میگوید تخصص ندارند و مطلب را بلد نیستند. صرفاً شنیده همراه هر مصحف، یک قاری فرستادند لذا گفته وقتی ائمه قرائات اختلاف کردند، اختلاف آنها به مصاحف بلدشان بر میگردد. و حال اینکه این یک حرف غلط است. اختلاف مصاحف الامصار با قضیه استماع از شیخ و اتکاء حتمی به سند و سماع از اساتید مقری، قوام هر دوی آنها است، مکمل هم هستند. احدی تخطی نمی کرد. اگر تخطی میکرد بلافاصله او را پشت خط میگذاشتند. یعنی دیگر به او اعتناء نداشتند. شواهد روشنی دارد. خُب حالا آن طرفی ها یکی-دو مورد میآورند که همه آنها جواب دارد.
چه عرض میکردم؟
شاگرد: دانی و مکی را میگفتید که با هم اختلاف دارند.
شاگرد٢: حرف صاحب جواهر را میفرمودید.