حدیثی از توحید صدوق مرتبط با اسرار رسم حروف
یکی از محتملاتی که در حدیث توحید صدوق هست، این است…؛ کتاب خیلی مبارکی است. در توحید صدوق چندین روایت مهم هست که به رسم المصحف مربوط میشود. یکی از آنها روایت باب العرش و الکرسی است. محتمل است؛ احتمالات و استعمال لفظ در اکثر از یک معنا است. ولی عبارتی در آن جا هست که من را به اینجا کشاند؛ «حمل صاحبه في الصرف»[1]. حالا نسخههای مختلف را ببینیم؛ بفهمیم حضرت چه فرمودهاند. «حمل صاحبه فی الصرف»؛ کرسی حمل میکند صاحب خودش را در صرف! احتمالات هست؛ ذهن هم میرود. از قدیم اصطلاحاتی داریم که در خط نبطی به چیزی که در رسم میآید و در کنار هم قرار میگیرند، میگویند «کرسی الحرف». آیا این کرسی که در رسم میخواهد معانی را نشان بدهد، با عرش این کرسی –آن چه که سقفش است و در بالای آن خودنمائی میکند- ربطی به هم دارند یا ندارند؟ حضرت میفرمایند «حمل صاحبه فی الصرف». خُب حالا این چه ربطی به عرش و کرسی دارد؟! میگویند خیالات است! قبلش را ببینید؛ وقتی حضرت میخواهند عظمت عرش را بیان کنند میگویند «و العرش هو الباب الباطن الذي يوجد فيه علم»؛ غیبوبت عرش بسیار بالاتر از علم کرسی است. بعد چه میگویند؟ «يوجد فيه علم الكيف والكون والقدر والحد والأين والمشية وصفة الإرادة ، وعلم الألفاظ والحركات والترك»؛ یک دفعه از عرش و آن فضا و آن همه عجائب علم باطن، اینها را میگویند؛ یکی از آن عجائبی که حضرت میخواهند از علم مخفی عرش بگویند این سه تا را هم میآورند؛ «الالفاظ و الحرکات و الترک». خُب هر کسی به دنبالش بلند شود میبیند حضرت میخواهند یک چیزی بگویند. و لذا کسانی میگویند رسم المصحف عجائبی از اسرار را دارد، بر حرفشان شواهدی هست. همینطور حمله کنیم و بگوییم خط خامی بوده؟! در ذهن من که صفر درصد است؛ سر رسیدن این تهاجمها به این خط و به این ناسخها صفر است. چرا؟ چون سالها گذشت و شواهدی از قبل آمد که اینها برای کار خودش حسابی دارند. چقدر جالب است که الآن بعد از پانزده قرن دقیقاً رسم مصاحف اولیهای که عثمان نوشته را داریم. یعنی بر رسم آن محافظت کاری شده.
[1] التّوحيد نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : ۱ صفحه : ۳۲۳