انگیزه توحید مصاحف توسط عثمان
متصدیان و کسانی که کارگزار سقیفه بودند، برای اغراض سیاسی خیلی سفارش میکردند که سنت و حدیث را نقل نکنید؛ با قرآن قاطی میشود! دلشان خیلی برای اسلام میسوخت! میگفتند حدیث نقل نکنید و فقط قرآن را نقل کنید. این سفارش حاکم وقت هم سبب میشد که اینها روی قرآن و تعلیم و تعلم آن متمرکز شوند. روشن بود. میخواهم عرض کنم این فاصله تا سال بیست و شش هجری، یک فاصلهای بود که خیلی کار شده بود. لذا اختلافاتی پیش آمد که عثمان را به حسب ظاهر مجبور کرد این کار را بکند. حالا باطن کار چه بود! امروزه میگویند پشت صحنه. اینکه در پشت صحنه کار عثمان چه چیزی بود، خیلی مطالب ظریفی هست. شاید شش-هفت سال پیش، چند جلسه راجع به همین صحبت کردیم. حدیثی است که زید میگوید[1] اگر حمل جبال را به من میگفتند بر من آسانتر بود از اینکه چنین کاری را انجام بدهم.
شاگرد: چه کاری؟
استاد: اینکه قرآن را جمع کند. «انا افعل ما لم یفعله رسول الله صلیاللهعلیهوآله». اینها از احادیث مهم اهلسنت است. در صحیح بخاری است. اینکه چطور اینها را معنا میکنند، خُب خودشان با آن دیدی که دارند یک جور معنا میکنند. اما با دیدی که مطالب دیگر را همراهش ببیند، طور دیگری میشود. در دو-سه جلسه راجع به زید بن ثابت صحبت کردیم که چطور شخصیتی است. چندین جلسه راجع به ابن مسعود صحبت کردیم.
[1] كتاب صحيح البخاري ت البغا ، ج۴، ص۱۹۰۷