رفتن به محتوای اصلی

امکان استفاده از آیات قرآن برای اثبات ولایت امیر المومنین ع

 

شاگرد: اهل‌بیت می‌فرمایند در زمان فتنه‌ها «علیکم بالقرآن»، از آن طرف امیر المومنین به ابن عباس می‌گوید اگر خواستی با خوارج احتجاج کنی از قرآن نیاور، چون آن‌ها هر جور که بخواهند آن را تغییر می‌دهند. بالأخره این قرآن قرار است شاخص بین حق و باطل باشد یا نه؟

استاد: ببینید در محاجه طرف مقابل باطل است. اگر می‌خواهید با قرآن بحث کنید مدام مطالب دیگری می‌گوید. به آن چیزی که مقصود خودش هست تاویل می‌برد. این محاجه است. اما آن چه که حضرت فرمودند کاری ندارند که به قرآن محاجه کنید می‌گویند وقتی خودت دچار فتنه شدی برو زانو بزن محضر قرآن. یعنی تاویل و توجیه و هر چه که من می‌گویم قرآن هم باید بگوید، کنار می‌رود. خودم هستم دچار فتنه شده‌ام لذا در محضر قرآن زانو می‌زنم. به تعبیر حاج آقا اگر کسی صادقانه مقابل قرآن زانو بزند، قرآن می‌گوید اول باید سراغ اهل‌بیت بروی. یعنی وقتی زانو زدی من می‌گویم «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرآا[1]»، «قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرا رَسُولاً يَتْلُوا عَلَيْكُم‏[2]». این‌ها خیلی جالب است. یکی از اسماء پیامبر خدا در قرآن ذکر است. رسول خود ذکر است. «اهل الذکر» یعنی اهل الرسول. مطالب زیاد دیگری که هست. «كُونُوا مَعَ الصَّادِقين‏[3]»، «أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُم‏[4]».

شاگرد: این چه حقیقتی است که اکثریت مسلمانان متوجه آن نشدند؟

استاد: به‌خاطر این‌که دچار فتنه سقیفه هستند. جلوتر هم عرض کردم بیننا و بین الله اگر کسی بر شیخین متعصب نباشد می‌بینید فوری حق را می‌فهمند. ابن تیمیه و ابن کثیر چه گفته؟ هم در تفسیر و هم در تاریخش هست. در منهاج السنه می‌گوید شیخ ما ابن تیمیه گفته بسیاری از یهودی هایی که مسلمان می‌شوند بعد از مسلمان شدن و بعد از این‌که مقداری با فضای شیعه آشنا می‌شوند شیعه می‌شوند. چه کسی این را می‌گوید؟ ابن تیمیه و ابن کثیر. بعد می‌گوید اگر این‌ها با علماء بزرگ آشنا شوند نمی‌روند شیعه بشوند و گمراه شوند. بعد می‌گوید می‌دانید چرا گمراه می‌شوند؟ قبلاً که یهودی بودند شنیده‌اند که بشارت تورات این است که دوازده امام می‌آید. بعد که شیعه می‌شوند می‌گویند این دوازده همان است. نزد علماء بیایید تا به آن‌ها بفهمانیم که آن‌ها نیستند. خیلی هم جالب است. فایل هم شده. علماء آن‌ها چه هستند و علماء این‌ها چه هستند؟! خود ابن تیمیه می‌گوید، می‌گوید یزید بن معاویه یکی از خلفاء اثنی عشر است. در همان منهاج الصادقین می‌گوید.

شاگرد: یک آدم خالی الذهن که مسیحی است اگر سراغ قرآن بیاید، مستقیم سراغ اهل‌بیت می‌آید؟

استاد: بله، اصلاً صحبت سر همین است. او می‌گوید: الیهود لما اسلموا یتشیع کثیر منهم.

شاگرد: چون خالی الذهن نبودند. اسم دوازده نفر را شنیده بودند.

استاد: منظور من خالی الذهن نسبت به سقیفه است. یعنی علمائی که سقیفه و ابوبکر و عمر و اجماع را جا انداختند، دیگر محال است که در خانه اهل‌بیت بیایند. می‌گویند اول آن‌ها. می‌گویند اجماع داریم که افضل این‌ها هستند. حتی امیرالمؤمنین را نمی‌آورند. در صحیح بخاری هست. می‌گوید افضل سه تا هستند. «کنا نسکت». یعنی حتی امیرالمؤمنین را هم نمی‌آورند. خب در چنین فضایی ذهن رنگ گرفته است. اما وقتی این فضا را ندارد خالی الذهن بوده. سقیفه فضای ذهنی او را پر نکرده. به اسلام و قرآن رو می‌کند و بعد می‌بیند در قرآن و روایات… . اصلاً روایاتی که خود اهل‌سنت دارند. جالبی اش این است که ابن تیمیه نمی‌گوید روافض دروغ در آورده‌اند. چون چاره‌ای ندارد.

شاگرد: روایات را کنار بگذارید. بدون ملاحضه شیعه و سنی اگر سراغ قرآن برویم متوجه حقیقت می‌شود؟

استاد: در تشابک شواهدی که فایل هایش هست مفصل عرض کردم. یکی از آن‌ها این است: سوره مائده در قرآن هست یا نیست؟ سوره مائده چه زمانی نازل شده؟ سال آخر و لحظات آخر. «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُم‏[5]». در صحیح بخاری هست به عمر گفتند شما در قرآن یک «الیوم»ی دارید که اگر ما داشتیم آن را عید می‌گرفتیم. چرا در بین شما اسمی از آن نیست؟ همین سوره مائده که سال آخر آمده می‌گوید: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَه‏[6]»؛ بیست و سه سال خون دل و زحمات و چه کارهایی که بوده! حالا یک دفعه در سال آخر می‌گوید «بلغ»؟! عاقل قرآن را نگاه کند می‌گوید سوره مائده در سال آخر عمر حضرت است، می‌گوید «بلغ، ان لم تفعل فما بلغت رسالته». همه چیز پوچ می‌شود و هوا می‌رود. پس در این بیست و سه سال حضرت چه کار کردند؟! لذا او می‌فهمد اختلافی که بین مسلمانان است، قرآن در سوره مائده که برای آخر کار است دارد چیزی را می‌گوید که اختلاف ناظر به او است. بالاتر از آن این است که الآن در موسوعة التفسیر الماثور[7] است. زیر آیه نوشته:

«عن عبد الله بن مسعود، قال: كُنّا نقرأُ على عهد رسول الله يَآ أيُّها الرسول بَلِّغْ مَآ أُنزِلَ إلَيْكَ مِن رَّبِّكَ أنَّ عَلِيًّا مَّوْلى المُؤْمِنِينَ وإن لَّمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَرِسالَتَهُ واللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ». روی تعدد قرائات هم چقدر مناسب است. این بس است. من همیشه می‌گویم این اعجاز است، برای کسی که سقیفه و کار سنی ها را بداند. در قرن پانزدهم در این کتاب درست زیر آیه آمده است. در درالمنثور زیر آیه نیامده. فاصله دارد.

آن شخص یمنی که شیعه شده هست؛ مجری از او می‌پرسد که شما چه زمانی با غدیر آشنا شدید؟ گفت من داشتم تفسیر شوکانی را می‌خواندم. تفسیر شوکانی تفسیر سلفی ها است. گفت من در محل خودمان می‌خواندم، به همین‌جا رسیدم. ذیل آیه ابن مسعود گفت ما به این صورت می‌خواندیم. یک دفعه گفتم عجب! این چه چیزی است که در اینجا نوشته؟! تفسیر خودمان است. می‌گوید سراغ عموی خود رفتم و گفتم عمو این چیست؟ نگاه کرد و گفت من نمی‌دانم. لذا الآن که سلفی ها بحث می‌کنند می‌گویند تفسیر شوکانی خیلی خوب است، از علماء بزرگ ما است. تنها دو جای آن مشکل دارد. یکی این‌که در اینجا این حدیث را نقل کرده، او از در المنثور سیوطی آورده و سیوطی هم از ابن مردویه آورده که برای قرن … است. برای الآن که نیست. این اول. جای دوم تفسیر که اشکال دارد آیه ولایت است. «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُون‏[8]»،شوکانی آورده که امیرالمؤمنین خاتم دادند و آیه نازل شد! «وَ مَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُون‏[9]»، حزب الله حزب متولیین امیرالمؤمنین می‌شوند. اصلاً یکی دوتا نیست. صادق باشد. ذهن خالی داشته باشد. بعد هم تاریخ اسلام متواترات دارد. متواتری که بین شیعه و سنی مشترکات دارد و مختلفات دارد. خود مختلفات تأیید می‌کند تواتر مشترکات را. شکی نیست که اگر با ذهن خالی سراغش برود خود قرآن کریم او را به اهل البیت هدایت می‌کند.

شاگرد: «تبیانا لکل شیء».

استاد: بله، برای هدایت که جای خودش… . این‌ها مطالب مهمی است. در کتاب‌های اهل‌سنت است . در اینجا نیست. ابن مسعود است. می‌گوید ابن مسعود داشت اقراء می‌کرد و قرآن درس می‌داد. به همین آیه سوره مبارکه مائده رسید. «وَ لَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ ميثاقَ بَني‏ إِسْرائيلَ وَ بَعَثْنا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقيباً [10]». این‌ها قرائنی است که همه با هم است. در یک سوره است. ابن مسعود همین آیه را داشت اقراء می‌کرد. «بعثنا منهم اثنی عشر نقیبا». راوی می‌گوید نشسته بودیم و کسی آمد پرسید آیا از پیامبر شنیدید که خلفاء بعد از ایشان چند نفر هستند؟ ابن مسعود می‌گوید از روزی که به عراق آمدم تا الآن احدی از من این سؤال را نکرد. ببینید چه فضایی است! بعد می‌گوید بله، همین آیه مطرح شد و حضرت فرمودند «اثنی عشر خلیفه». به ازاء همین نقیبا می‌گوید. ذیل همین آیه هست. در اهل‌سنت هست نه شیعه.

شاگرد: نقباء بنی اسرائیل آدم‌های محترمی بودند؟

استاد: بله. نقبا بزرگان بنی اسرائیل بودند. اگر این‌ها در شیعه بود، می‌گفتید شیعه این‌ها را نقل می‌کند. ابن مسعود گفت از حضرت سؤال کردیم و حضرت فرمودند بله، بعدد النقباء بنی اسرائیل. از حضرت سؤال کردیم خلفاء شما چند نفر هستند؟ حضرت فرمودند بعدد نقباء بنی اسرائیل. سوره مائده در شواهدی که در اندرونش هست هنگامه است. این سوره در سال آخر چه کار می‌کند!

 

والحمد لله رب العالمین


[1]النحل ۴٣

[2]الطلاق١٠.١١

[3]التوبه ١١٩

[4]النساء۵٩

[5]المائده ٣

[6]همان ۶٧

[7]{يَاأَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ (۶۷)}

[قراءات]:  ٢٣٠٥٠ - عن عبد الله بن مسعود، قال: كُنّا نقرأُ على عهد رسول الله - صلى الله عليه وسلم -: (يَآ أيُّها الرسول بَلِّغْ مَآ أُنزِلَ إلَيْكَ مِن رَّبِّكَ أنَّ عَلِيًّا مَّوْلى المُؤْمِنِينَ وإن لَّمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَرِسالَتَهُ واللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ).

[8]المائده ۵۵

[9]المائده 56

[10]همان 12