کمبود اطلاعات دلیل نفی قرائات
منظور اینکه وقف و ابتدا یکی از علوم، علوم قرآنی است. اگر مقدمه الاتقان سیوطی را ببینید –یکی از جاهای خوب این کتاب است- تمام علوم قرآنی را فهرست کرده است. چهل یا پنجاه تا بود، یادم نیست. ولی وقف و ابتدا یکی از آنها بود. قرائات هم یکی از آنها است. علم الآی هم یکی از آنها است. علم الآی خیلی مهم است. یعنی رأس آیه کجا است. مدنی الاول، مدنی الاخیر، کوفی، بصری و … . اینها همه متفاوت است.
یک پیشنهادی هم در جلسه قبل دادم. پنج قصیده برای شاطبی هست. عقیلة اتراب القصائد در رسم المصحف است. ناظمه الزهر در عد الآی است. تتمة الحرز در طرق تیسیر است. یکی هم حرز الامانی است که در قرائات است.
دوباره تأکید میکنم؛ در علوم قرآنی مشکل بالای نود در صد کسانی که در این چند سال کتابشان را خواندهام، کمبود اطلاعات از فضای قرائات است. هر چه تفحص اضافه میشود میبیند که من خبر نداشتم! صاحب التمهید به زرقانی چه گفتند؟ به تعبیر من گفتند: آقا را ببین! ایشان میگوید «توهم انه اتسع افق اطلاعه»؛ بعد از اتساع افق اطلاعش فهمیده که مطلب ابوشامه درست نیست، بلکه قرائات عشره هم متواتر است. ایشان میگویند برعکس است؛ یعنی ابتدا درست گفته و بعد که به خیال خودش افق اتساع پیدا کرده، سراغ «تحمسات عاطفیه» آمده است. پارسال این را خواندیم.
اما آیا واقعاً به این صورت است؟ یعنی اینکه زرقانی میگوید «افق اطلاعی»، یعنی «افق عاطفیاتی»؟ یک عمر گذشت و دیدم نمیشود؟ به این صورت است؟ یا وقتی میگوید «افق اطلاعی» چیزهایی را دیده که نمی دانسته. حالا الآن از کتاب دراسات نقل میکنم و میبینید. خودم بالای نود درصد به این رسیدم که از کمبود اطلاعات است. ولی چرا الآن ما از این وسعت جهل مشکلی نداریم؟ شبیه مثال قنوت است که عرض کردم. به این خاطر است که پشتوانه کلاسی قرائات طوری متقن، مستند و در دست همه موجود است که فقط کار میخواهد. یعنی کسی هم که اینها را نمیداند کافی است مطالب را بداند، وقتی هم که آنها را فهمید دیگر مشکلی ندارد.