رفتن به محتوای اصلی

قبول تعدد قرائات و جلوگیری از امتیاز شیعه به یک قرائت، مفاد روایت «اقرئوا کما یقرأ الناس»

 

شاگرد: چطور به ما دستور داده‌اند «اقرئوا کما یقرأ الناس» ولی خودشان عمل نکرده‌اند؟

استاد: خودشان هم عمل کرده‌اند.

شاگرد: خودشان قرائت خاص داشتند. وقتی به فلانی می‌گویند پیامبر اکرم به این صورت خوانده‌اند غیر آن چیزی است که مردم می‌خوانند.

استاد: ببینید وقتی می‌خواهید بخوانید، «کله قرآن» است. کما این‌که شیخ الطائفه فرمودند: «کله صواب، کله حق». شیخ که این‌ها را می‌دانستند. این روایت را ببینید چقدر مناسب این فرمایش شما است. در خصال مرحوم صدوق است.

عن حماد بن عثمان قال قلت لأبي عبد الله ع إن الأحاديث تختلف عنكم قال فقال إن القرآن نزل على سبعة أحرف و أدنى ما للإمام أن يفتي على سبعة وجوه ثم قال هذا عطاؤنا فامنن أو أمسك بغير حساب[1]

می‌گوید به امام علیه‌السلام گفتم: «إن الأحاديث تختلف عنكم»؛ یابن رسول الله احادیث مختلفی از ناحیه شما به ما می‌رسد، کدام یک از آن‌ها را بگیریم؟ حضرت فرمودند: «إن القرآن نزل على سبعة أحرف و أدنى ما للإمام أن يفتي على سبعة وجوه»؛ چند جلسه روی این «ادنی ما للامام» بحث کردیم. این جور نیست که ائمه نخوانند؛ می‌گویند شما کاری نکنید که شیعه به یک قرائت خاص ممتاز شود. این‌ها خیلی به هم مربوط است. شیخ الطائفه چه فرمودند؟ طبرسی چه فرمودند؟ فرمودند «کرهوا تجرید قرائة مفردة». از روز اول اهل البیت فرموده‌اند فقط «سلام علی آل یاسین» نخوانید، بلکه هر دوی آن‌ها را بخوانید. این‌ها خیلی زیبا است. فلذا من گفتم اگر قرار بود این اجماع پشتوانه واقعی نداشته باشد، به‌طور قطع بین شیعه «سلام علی آل یاسین» معروف می‌شد. چون چقدر روایت دارد! قرائت اهل مدینه هم بوده. نافع هم قرائت کرده است. الآن هم در الجزایر و مغرب و مراکش همه «سلام علی آل یاسین» می‌خوانند. آقا لینکش را هم گذاشته، صوتش را هم ببینید. همه آن‌ها «سلام علی آل یاسین» می‌خوانند ولی شیعه نمی­خواند. بله می‌خوانند؛ در عروه هست که اگر در نماز هر دو را بخوانید درست است؛ متن عروه را ببینید. «یجوز القرائة بالقرائات السبع». یکی از قرائات سبع «آل یاسین» است. نماز با آن درست است. بنابراین از روز اول فرموده‌اند «اقرئوا کما یقرأ الناس»[2]، یعنی به یک قرائت خاص معروف نشوید. همانی که مردم می‌خوانند شما هم بخوانید. قرائاتی را هم که مطمئن شدید از ناحیه ما اهل البیت است، بدانید که به پیامبر خدا و به جبرئیل علیهما السلام می‌رسد.

شاگرد2: مفادش نخوانید نیست، بلکه مختص به یک قرائت نشوید است.

استاد: بله، «کرهوا تجرید قراءة مفردة ».

شاگرد: «اقرأ كما يقرأ الناس» دارد نهی می‌کند از غیر قرائت ناس.

استاد: نه، نهی نمی‌کند. می‌گوید حضرت مصحفی به من دادند و فرمودند به آن نگاه نکن؛ اما من نگاه کردم. بعد می‌گوید دیدم فرق دارد. فرمودند «اقرأ كما يقرأ الناس».

شاگرد: اولاً نهی می‌کند، ثانیاً « اقرأ كما يقرأ الناس» یعنی این را نخوان.

استاد: نخوانی که وجه آن معلوم است. مثل این‌که می‌گویند: «إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَوٰةِ مِن يَوۡمِ ٱلۡجُمُعَةِ فَٱسۡعَوۡاْ إِلَىٰ ذِكۡرِ ٱللَّهِ وَذَرُواْ ٱلۡبَيۡعَ»[3]؛ بیع را رها کن و به نماز برس. اینجا هم که حضرت می‌فرمایند نخوان، یعنی اختلاف نیانداز. خودت را ممتاز نکن به قرائتی که بچه‌های شیعه وقتی از مادرانشان قرآن یاد می‌گیرند، فقط همان را می‌خوانند.

شاگرد2: اینجا در مقام توهمی بوده که قرآن آن است و این‌ها قرآن نیست، لذا وقتی حضرت می‌فرمایند: «اقرئوا» در مقام دفع آن توهم است. یعنی فکر نکنید که دیگر نمی‌توان خواند.

استاد: بله.


[1] الخصال، ج‏۲، ص: ۳۵۸


[2] بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم ج‏۱  ۱۹۳

[3] الجمعه ۹