تفاوت سبک قدیمی مدنیین و عراقیین
استاد: به «روی» میرسیم. آقا زحمت کشیدهاند از کتاب روایات المدرستین آوردهاند. الآن میخوانیم. در فدکیه عنوانی هست به نام «اختلاف روش قدیمی مدنیین با عراقیین در برخورد با قرائات مأثورة و ذکر حجج و وجوه قرائات». وقتی آدم انس میگیرد میبیند که این اختلاف بوده. صفحه خوبی است. انشاءالله وقتی به منزل رفتید آن را با حوصله بخوانید. در آن جا شواهدی را آوردهام که اساساً در فضای مدینه، فضای معامله سنت بود. فضای معامله مناقشه نبود. حتی فضای ذکر الحجه هم نبود. احتجاجات بعداً آمده بود. ولی در عراق به این صورت نبود. اصلاً یک جور اصطکاک و فضای خاصی بود. من که فکرش میکنم میبینم خدای متعال هر دو را مکمل هم قرارداد. سبک مدنیین را برای اصل صیانت و ماندگاری آنها قرارداد؛ هیچ کار ندارند؛ جلوتر عرض کرده بودم به نافع بگویید تو که «سلام علی آل یاسین» میخوانی، پس چطور پشت سرش آیه میفرماید «انه»؟! همان اشکالی است که به او گرفته بودند. خُب او چه جوابی میدهد؟ میگوید این حرفها را دور بریز؛ ما سند داریم؛ وقتی حضرت به این صورت خواندهاند دیگر به این حرفها کاری ندارم. من در چیزی که از شیخ شنیدهام و سند دارم و به شارع میرسد، تصرف نمیکنم. «وي يا أهل العراق! تقيسون في القرآن»[1]؛ انّ القرائة سنة متبعة.
شاگرد: الیاسین هم جمع است.
استاد: نه، «الیاسین» اسمی برای الیاس است. اسم دیگری است. چقدر اینها بحث دارد. از زیباترین بحثها است. کسی روی اینها تأمل کند می فهمد که قضیه قرآن و لطافت هایی که خدای متعال در آن به کار برده چه دم و دستگاهی دارد. یک مدخل گذاشته برای صدها و هزاران بحث و باز شدن فضاهای جدید. همین «الیاسین» را ببینید.
[1] جامع البيان في القراءات السبع (۱/ ۱۴۸)