شروع ارزشگذاری در تحصیل تواتر قرائات از نقطه صفر
الآن هم فرمودند مرحوم طبرسی میگویند قرائت حمزه متواتر نیست؛ چرا میگویند قرائت حمزه متواتر نیست؟ تکرار اینها خوب است. من عرض کردم وقتی مطالب اهل فن را میگوییم، تنها آنها را نقل میکنیم. میگوییم شهید فرمودهاند عشر متواتر است. اگر خودمان بخواهیم به میدان آن برویم، یعنی اگر بخواهیم از صفر خودمان تحقیق کنیم، اگر در هر روایتی ارزش پایه پنجاه پنجاه است؛ یعنی وقتی یک مخبر خبر میدهد میگوییم پنجاه درصد ممکن است راست بگوید و ممکن است دروغ بگوید. باید خصوصیات مخبر را ببینیم تا کم و زیاد شود. در ادعای تواتر ارزش پایه چند است؟ صفر است. یعنی در روایت ارزش پایه پنجاه-پنجاه است. اما در تواتر باید از صفر شروع کنیم. اینطور نیست که بگوییم متواتر است. اشتباه مهمی که صورت میگیرد این است که فوری میگویند اگر قرائات متواتر بود، پس نمی آمدند حرف هم را رد کنند. کسی که میگوید قرائات متواتر است یک طیف تشکیل میدهد. یک سر طیف این است: اصل تعدد قرائت، اصل تعدد نزول، اصل تواتر دو قرائت فی الجمله ثابت است یا نیست؟ الآن فضایی که بر کتب علوم قرآنی حوزی ما حاکم است این است که میگویند اصلاً اسمی از اینها نبر؛ یکی است. خیلی فرق دارد که بگوییم همه قرائات در همه مواضع متواتر است نزد همه مسلمین؛ اصلاً کسی این را نمیگوید. لذا عرض کردم در مفتاح المفاتیح در قرائت «مالک»، تواتر، تواتر بخشی است. یعنی نزد این بلد این متواتر است و نزد آن بلد، قرائت دیگر متواتر است.