تعمد شارع نسبت به افراد القرائةبرای عدم رواج چند قرائت در بلد واحد
شاگرد: سؤال ایشان این بود که دراینصورت قرآن به نقیصه تحریف شده؟
استاد: به کاربردن کلمه تحریف درست نیست. من نسبتی که آنها به شیعه میدهند را تکرار کردهام. و الا مکرر گفتهام؛ اصلاً واژه تحریف در اینجا درست نیست. چرا؟ چون خود حضرت هم فرمودند «کلها کاف و شاف». اتفاقا شارع مقدس در افراد القرائة تعمد داشته است. در همین بلاد، یک قرائت بین مسلمین مرسوم بود. یعنی خلاف غرض شارع است که مسلمانان در یک بلد چند جور بخوانند. شارع در بلاد مسلمانان قرائات مختلف را پخش کرد.
قبلاً از مفتاح المفاتیح صحبت کردیم. مفتاح المفاتیح، «ملک» و «مالک» بود. چرا؟ چون مسلمانان باید آنها را در نماز بخوانند. وقتی در نماز آن را میخواندند مرتب محل ابتلای آنها بوده. در همین مفتاح المفاتیح ما یک شهر نداریم که در آن شهر هر دوی آنها رایج باشد. یعنی افراد القرائة کاری بود که مسلمانان میکردند. یعنی وقتی به یک شهر میروید میبینید همه «ملک» میخوانند. اگر مشرف به مدینه میشدید میدیدید چون قرائت نافع را میخواندند، «ملک» میخوانند. به کوفه میرفتید چون قرائت ابن مسعود حرف اول بود، میدیدید «مالک» میخوانند. در این شهر دو جور نمی خواندند. ولو اگر در آن زمان یک امام جماعت دو جور میخواند، آن را استنکار هم نمی کردند. ولی میگفتند «ارجع الی قرائة قومک». همانی که عبدالله بن زبیر گفت. گفت ما به این صورت میخوانیم تو طور دیگری نخوان. ذهن عموم توحدگرا است. ذهن عوام توحدگرا است. وقتی با یک چیزی انس گرفته سختش است از آن جدا شود. آن، یک ذهن متخصص کار کرده میخواهد.
شاگرد٢: اینکه گفتید در هر شهری یک قرائت روال بود، در کوفه سه قرائت داریم… .
استاد: اینها برای کار ابن مجاهد است.
شاگرد٢: حتی وقتی قرائات مهم را نگاه میکنید در بصره دو قاری مهم هستند. اینها قاریهای برجسته شهر بودند؛ مثلاً یعقوب بصری است. و ابوعمرو هم بصری است.
استاد: شما به اول کار برگردید. عثمان پنج مصحف فرستاد و پنج نفر هم همراه اینها فرستاد.
شاگرد٢: مثلاً ابوعبدالرحمان سلمی تنها یک قرائت را میخواند یا چند قرائت میخواند؟
استاد: قرائت بلد کوفه قرائتی بود که ابوعبدالرحمان سلمی باید تاب آن را بیاورد تا بتواند آن را به بدنه مردم بگوید. ولو بلد بود و غیر آن را هم میخواندند. ابن عامر خودش کتاب «اختلاف مصاحف الامصار» را نوشته. خودش همه اینها را بلد بود. اما قرائت شامی که ابن عامر دارد، یک محدوده خاصی دارد. و الا طبیعت کار این بود که طبق روال تاریخ ابن مجاهد پنج قاری بیاورد. یعنی طبق پنج شهری که از روز اول پنج شهر بوده.