هم زمانی صدور روایت حرف واحد و تلاوت به مترادف
شاگرد: ارتباط نفی غیر عربی و نفی مرادف با بحث حرف واحد را متوجه نشدم.
استاد: ببینید ایشان فرمودند نمیتواند مرادف را بیاورد. این مذهب اهل البیت است. میگوییم مستندات مذهب اهل البیت چیست؟ چرا میگویید مذهب؟ مذهب باید چیز معروفی باشد. چرا میگویید مذهب اهل البیت این است که نمیتواند مرادف بیاورد؟ نمیتواند ترجمه بیاورد؟ شما ببینید چرا علامه گفتهاند؟ اهل البیت چرا گفتهاند مرادف نیاور. خب یک روایت پیدا کنید که بگوید مرادف نیاورید. خب پیدا کنید. ایشان میگویند که مذهب اهل البیت است. از کجا؟ کجا یک روایت هست؟ ما چیزی نداریم جز اینکه فرمودند «حرفٌ واحد»، «کذبوا اعداء الله». مقابلش چیست؟ میگوید «ان الناس یقولون نزل القرآن علی سبعة احرف»، حداقل من ده شاهد عرض کردم که در همان زمانیکه این روایت صادر شده، بهراحتی میگفتند جایز است که در نماز و در تلاوت نقل به معنا کنید. مرادف بیاورید. واصل بن عطا رئیس معتزله است. در سیر الاعلام النبلاء ذهبی از او نقل میکند. میگوید «کان یجوز التلاوه بالمعنی و هو جهل»، چون رئیس معتزله است ذهبی به او تیر میزند! «و هو جهل». همین ذهبی در سیر الاعلام النبلاء از زهری که از بزرگان محدثینش هست و بالای سر ذهبی است، نقل میکند؛ از او سؤال کردند که وقتی میخواهم حدیث را نقل کنم عقب و جلو میشود، جایز است؟ گفت «ان ذلک یجوز فی القرآن». ذهبی هیچ چیزی نمیگوید. چون زهری محترم است. محقق کتاب در زمان ما –سیر الاعلام النبلاء طبع الرساله که به نظرم خطیب است که از مصری های قوی است- در پاورقی نوشته نه، ما نمیتوانیم قرآن را تغییر بدهیم و نقل به معنا کنیم. این بین آنها رایج بوده. ابن حزم، مالک بن انس را تکفیر کرده، این شوخی است؟! ابن حزم میگوید مالک متوجه لازمه حرفش نبود، اگر متوجه لازمه حرفش بود، کافر بود. عبارتشان را خواندم.
خب آقای ابن حزم تو بعد از ابن مجاهد داری این حرف را میزنی، در زمان مالک که کفر نبوده؛ مالک بهراحتی این فتوا را میداد که «یجوز ان یقرأ بالمرادف». قرائت به مرادف حرام نیست. البته مالک در نماز و جماعت منع میکرد. قبلاً از آن بحث کردیم.
الآن وقت رفت، وقتی به منزل تشریف بردید دنباله آن را نگاه کنید. ایشان میفرمایند: «احتج المخالف».