اذعان ابن شهر آشوب در مناقب
مناقب ابن شهر آشوب را ببینید. مرحوم نوری در مستدرک الوسائل از یک عالم سنی نقل میکند که یک عالم سنی محمد بن علی بن شهرآشوب را ذکر میکند. در وصف او چه میگوید؟ او میگوید «هو امام عصره فی القرائة». یک سنی برای ابن شهر آشوب میگوید «امام عصره فی القرائة»[1]. خب شوخی نیست یک سنی بگوید «امام عصره فی القرائة». معلوم میشود که او را به این صورت میشناختند. ابن شهر آشوب در مناقب چه میگویند؟ میگویند هفت قاری سبعه، با همه وجوه قرائاتشان، به امیرالمؤمنین بر میگردند. این سنی میگوید امام در قرائت است. همینطور در مناقب جزاف بگوید «هو اعلم اهل الاسلام فی علمه بوجوه القرائات»؟! بعد هم میگوید کل قرائات سبعه به ایشان بر میگردد. الآن هم زحمت کشیدند کتاب «النقض» را پیدا کردند؛ برای عبدالجلیل قزوینی رازی است. شاگرد همین ابن شهر آشوب، قطب راوندی است. کمی متأخر از طبرسی بزرگ –پدر- هستند. رضوان الله تعالی علیهم. ایشان میگویند اینها چیست؟! معلوم میشود که در آن زمان هم این تهمت ها را میزدند. ایشان در النقض دفاع میکند.
[1] مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، الخاتمةج3، ص: ۵۹: و قال شمس الدين محمد بن علي بن أحمد الداودي المالكي تلميذ عبد الرحمن السيوطي في طبقات المفسرين: محمد بن علي بن شهرآشوب بن أبي نصر أبو جعفر السروي المازندراني رشيد الدين، أحد شيوخ الشيعة، اشتغل بالحديث، و لقي الرجال، ثم تفقه و بلغ النهاية في فقه أهل مذهبه، و نبغ في الأصول حتى صار رحله، ثم تقدم في علم القرآن و القراءات و التفسير و النحو، و كان إمام عصره، و واحد دهره، أحسن الجمع و التأليف، و غلب عليه علم القرآن و الحديث، و هو عند الشيعة كالخطيب البغدادي لأهل السنة في تصانيفه، و تعليقات الحديث و رجاله و مراسيله، و متفقه و متفرقه. إلى غير ذلك من أنواعه، واسع العلم، كثير الفنون، مات في شعبان سنة ثمان و ثمانين و خمسمائة.