رفتن به محتوای اصلی

ادعای انحصار قرائت صحیح در قرائت ابی توسط فیض کاشانی

من داشتم از فرمایش مرحوم فیض مطلبی را عرض می‌کردم. چون وقت رفت خلاصه عرض می‌کنم. مرحوم فیض در مفاتیح، در وافی و در صافی کلماتی دارند همچنین در کتاب نقد الاصول که دیروز بخشی از آن را خواندم. در نقد الاصول فرمودند:«فالاولى أن يقال بتواتر القدر المشترك بين الكلّ لأنّه المتيقّن[1]». در وافی جلد نهم، صفحه ١٧٧۶ وقتی روایات شریف کافی «نحن نقرأ علی قرائة ابی» را می‌آورند، می‌فرمایند:

المستفاد من هذا الحديث أن القراءة الصحيحة هي قراءة أبي بن كعب و أنها الموافقة لقراءة أهل البيت ع إلا أنها اليوم غير مضبوطة عندنا إذ لم يصل إلينا قراءته في جميع ألفاظ القرآن و ربما يجعل المكتوب بصورة أبي في هذا الحديث الأب المضاف إلى ياء المتكلم‌ و هو بعيد جدا[2]

«االمستفاد من هذا الحديث أن القراءة الصحيحة هي قراءة أبي بن كعب»؛ چرا؟ چون حضرت فرمودند «نحن». قرائت صحیح آن است. ببینید روی فضای ادبیات قبلی ها ما تعبیر «صحیحه» نداریم. این یکی از قرائات است که متواتر است. ولی ایشان روی مبنای حرف واحد –کذبوا- می‌گویند بیشتر از یکی من عند الله نازل نشده است. حالا چه کار کنیم؟«و أنها الموافقة لقراءة أهل البيت ع إلا أنها اليوم غير مضبوطة عندنا»؛ قرائة ابی نزد ما روشن نیست. چرا روشن نیست؟! قرائت ابی به تواتر، قاری هایش معلوم است. الآن قرائت نافع قرائت ابی است و سندهایش هم روشن است. این‌که ما همین‌طور بگوییم معلوم نیست، درست نیست. چرا معلوم نیست؟! قرائت ابی کاملاً معلوم است. وقتی در قراء سبعه هم ببینید بازتاب قرائت ابی روشن است. 


[1] نقد الأصول الفقهية، ص: ۲۸

[2]الوافی ج٩ ص١٧٧۶