رفتن به محتوای اصلی

نقد اعتبار تواتر نقل در جمیع طبقات

 

شاگرد٢: خبر محفوف به قرائن چه دواعی بر نقل داشته باشد یا نداشته باشد، با تواتر فرق می‌کند. تواتر یعنی بالفعل در هر طبقه افراد زیادی هستند که آن را نقل می‌کنند.

استاد: شما گفتید معروف این است که می‌گویند باید در همه طبقات تواتر داشته باشیم. مثالی را عرض کردم به آن فکر کنید. عرض کردم پنجاه نفر حاضر هستند که می‌بینند زید عمرو را کشت. ولی آن‌ها پخش می‌شوند. قبول دارید که بعد از دویست سال وقتی نوه ها جمع شدند، با سندهای واحدی هستند که نزد حامل خبر واحد است، اما نزد شما بعد از دویست سال، در یک مجلس، یک دفعه، اتفاقا کسانی که یکدیگر را نمی‌شناسند جمع شده‌اند و با سند واحد می‌گویند که زید عمرو را کشته است. الآن نزد شما این خبر متواتر است یا نه؟ پنجاه نفر می‌گویند و تواطی بر کذب ندارند. من شک ندارم که این نزد ما متواتر است.

ببینید پنجاه نفر حاضر بودند و فرض می‌گیریم که با پنجاه نفر متواتر می‌شود. این پنجاه نفر دیدند که زید عمرو را کشت، بعد هر کدام از این پنجاه نفر در شهر خودشان با فاصله زیاد متفرق می‌شوند، ارتباطات هم نیست. هر کدام از آن‌ها به بچه خود یا نفر دیگر می‌گوید که من دیدم که زید عمرو را کشت، صد سال فاصله می‌شود، او هم به بچه خود می‌گوید که پدر من گفت: من دیدم که زید عمرو را کشت. همین‌طور پنج واسطه می‌شود. دویست سال بعد یک محفلی می‌شود که اتفاقا از شهرهای مختلف جمع می‌شوند. او یک نفر است که می‌گوید پدر من گفت که پدرش گفت که جدش گفت که من دیدم زید عمرو را کشت، دیگر هم می‌گوید پدر من هم گفت که پدرش گفت که جد من حاضر بودم. پنجاه نفر اول که حاضر بودند. الآن در این سمینار خبر قتل عمرو توسط زید متواتر هست یا نیست؟

شاگرد : این را قبول داریم که تواتر هست.

من می‌خواهم از این نتیجه بگیرم. شما که می‌گویید در متواتر باید همه طبقات متواتر باشند، منظور چیست؟ خود اخبار که واحد بود. یکی از یکی شنیده بود. کجا لازم است که طبقات متواتر باشند؟! و لذا در بحث قرائات می‌خواهم بگویم. حفص یک روایت می‌آورد و شما می‌گویید واحد است. اما وقتی شما به بلد دیگری می‌روید، راوی دیگری از طریق دیگر همین حرف را برای ما می‌زند. درست است که این طریق واحد بود اما نزد من هر دوی آن‌ها جمع می‌شود. چرا به این جمع عنایت نمی‌کنند و می‌گویند طبقات هم باید متواتر باشد؟! شما تا حفص ببرید باید همه متواتر باشند. این تواتر در طبقات قید مستدرک است. قیدی است که نیازی نیست. اگر اشکال دارید بفرمایید.