روایت « علی نجومه نجوم » و ارتباط آن با آیه « لا اقسم بمواقع النجوم»
شاگرد: این تعبیر در مورد قرآن وارد شده؟
استاد: بله، در کافی شریف نگاه کنید. خیلی روایت سنگینی است. همان روایتی است که میفرماید «فإذا التبست عليكم الفتن كقطع الليل المظلم فعليكم بالقرآن». حالا اینکه نجوم چیست ما دو-سه روز مباحثه کردیم. همان سالهای اول بود. حدوداً سال نود بود. قبل از اینکه سوره ق شروع شود ما این حدیث را خواندیم. تابستان سال نود بود. در آن جا دو-سه روز بحث کردیم که در مورد این نجوم باید چه بگوییم. آن چه که الآن منظور من است، این است: وقتی در ذهن شما یک روایت میآید اصلاً نظام فکری شما و عینکی که نسبت به این آیه شریفه دارید عوض میشود. حضرت میفرمایند قرآن نجوم دارد و «علی نجومه نجوم». حالا برگردید «فَلا أُقْسِمُ بِمَواقِعِ النُّجُوم، وَ إِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظيم،إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَريم، في كِتابٍ مَكْنُون، لا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُون»؛ حالا نجوم و قسم همه با هم مرتبط شد. ذهن شما دیگر در سنگ آسمانی و اجرام آسمانی نمیرود. ولو آن هم در جای خودش درست است. اما الآن حضرت با یک اشارهای که فرمودند، ذهن شما را به یک نظام اصل موضوعی وسیع میبرند. یعنی الآن دیگر صحبت از قرآن شد. نجوم و علی نجومه نجوم. نظیر اینها خیلی هست. در روایاتی که امام با یک کلمه اشاره میکنند و شما میبینید که کلید شد. الآن یک عینک جدیدی به شما دادند که با دید جدیدی نگاه میکنید.
من عرض کردم که حذیفه یک حالت فطری داشت که ناراحت شد و رفت گفت. ولی از قبل برنامهریزی شده بود. آن هم حسابی. الآن بر اساس آنچه که بخشی از آن در ذهن من حاضر است،من خیلی از چیزها را که نمیدانم، خیلی از چیزهایی هم که مطالعه کردم و این عرضم حاصل شده یادم نیست، اما همان هایی که در ذهنم هست را اگر بگویم – که شاید دو سه ساعت طول بکشد- میبینید که چه زمینههایی بود که شواهد روشن دارد که اینها برنامهریزی شده بود.