رفتن به محتوای اصلی

ب) تدوین تکوین و فوق حداکثری بودن قرآن کریم؛ «تبیانا لکل شیء»

 

این مبداء دوم ما است؛ در آیات شریفه خیلی روشن خدای متعال می‌فرمایند همه چیز را در قرآن آورده‌ایم. خب حالا ما مدام تاویل کنیم. می‌گوییم ریاضی، فیزیک، شیمی و اقتصاد در قرآن کجا است؟! پس یعنی همه چیزی که مربوط به هدایت است. این را ما تاویل می‌کنیم. قبلاً مفصل صحبت کردیم که قرآن محکم حرف خودش را می‌زند. همین قرآنی که در دست شما است، کتاب مبین است؛ «الٓم، تِلۡكَ ءَايَٰتُ ٱلۡكِتَٰبِ ٱلۡحَكِيمِ»[1]. همچنین تحدی ای که صورت می‌گیرد. بعد هم روایات است. روایات مفصلی که ائمه علیهم‌السلام فرمودند همه چیز در قرآن است. در روایت بود:

35- سن، المحاسن عثمان عن سماعة قال سمعت أبا عبد الله ع يقول‏ إن الله أنزل عليكم كتابه الصادق البار فيه خبركم و خبر ما قبلكم و خبر ما بعدكم و خبر السماء و خبر الأرض فلو أتاكم من يخبركم عن ذلك لعجبتم‏ [2]

«فلو أتاكم من يخبركم عن ذلك لعجبتم‏»؛ چه زمانی تعجب می‌کنید؟ اگر یک امر تعبدی علی العمیاء باشد، به علم امام اتکا کنیم که تعجبی ندارد. می‌گوییم امام می‌فرمایند مثلاً من از آیه «مالک یوم الدین» می‌فهمم که الآن در خیابان آن ماشین می‌رود.  تعجب می‌کنیم؟! می‌گوییم امام معصوم است، این‌که تعجبی ندارد. وقتی تعجب می‌آید که ببینیم حضرت به ما نشان می‌دهند که در این آیه این استفاده می‌شود. لذا سیوطی در الاتقان دارد که ابن عباس گفت: «لو ضاع لي عقال بعير لوجدته في كتاب الله تعالى»[3]؛ حتی اگر ریسمان پای شترم گم شود، از قرآن آن را پیدا می‌کنم. خب این‌ها تعبیراتی است که بوده. ما هم مدام تاویل کنیم؟! با تاویل که نمی‌توانیم لسان قرآن را تغییر بدهیم. خب این الآن کتاب مبین است. این هم مبداء دوم بود. فلذا حداکثری­ای که همیشه راجع به قرآن می‌گفتند، عرض کردم این فوق حداکثری است. ما سر در نمی‌آوریم، خب وقتی سر در نمی‌آوریم کار تمام می‌شود؟! نمی‌شود چون ما سر در نمی‌آوریم کار تمام شود. این هم مبدأ دوم.

بنابراین به علم الله تعالی، قرآن کریم تدوین تکوین است، قرآن هم خیلی جالب می‌گوید: اگر نتوانستی مثل آن را بیاوری «فَإِلَّمۡ يَسۡتَجِيبُواْ لَكُمۡ فَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَآ أُنزِلَ بِعِلۡمِ ٱللَّهِ»[4]؛ یعنی فقط خدا است که می‌تواند قرآن را بیاورد. چرا؟ چون تنها خدا است که علم مطلق به تکوین دارد. علم مطلق خودش را در این کتاب پیاده کرده است. این مطلب مهمی است. نباید از این واضحاتی که می‌گوید کوتاه بیاییم. حضرت فرمودند همه چیز آخر و اول، دنیا، صغیر و کبیر، جزئی و کلی را می‌دانم، همان‌طوری که به کف دستم نگاه می‌کنم و می‌بینم. بعدفرمودند «اعلم ذلک من کتاب الله».

و الله إني لأعلم ما في السماوات و ما في الأرض و ما في الجنة و ما في النار و ما كان و ما يكون إلى أن تقوم الساعة ثم قال أعلمه من كتاب [الله‏] أنظر إليه هكذا ثم بسط كفيه ثم قال إن الله يقول إنا أنزلنا إليك الكتاب فيه تبيان كل شي‏ء[5]

روایت دیروز راجع به مصحف حضرت صدیقه سلام الله علیها را نگاه کردم. هم در کافی بود و هم در بصائر. حضرت فرمودند:

عن أبي بصير قال: دخلت على أبي عبد الله ع فقلت له جعلت فداك إني أسألك عن مسألة ... ثم سكت ساعة ثم قال و إن عندنا لمصحف فاطمة ع و ما يدريهم ما مصحف فاطمة ع قال قلت و ما مصحف فاطمة ع قال مصحف فيه مثل قرآنكم هذا ثلاث مرات و الله ما فيه من قرآنكم حرف واحد[6]

تعبیر حضرت  این بود: «مصحف فيه مثل قرآنكم هذا ثلاث مرات». خب خود مصحف حضرت صدیقه سلام الله علیها طبق نقلی که مجلسی اول فرمودند همه اش حروف مقطعه است. یکی از شعب استخراج علوم از قرآن است. مصحف حضرت چیزی نیست جز شعبه‌ای از علم القرآن. تمام علوم در قرآن است، وقتی به نحوه های مختلف ظهور پیدا می‌کند، یکی از آن‌ها مصحف حضرت صدیقه سلام الله علیها می‌شود. یکی از آن‌ها جفر است. دیگری علوم دیگر است. همه این‌ها در قرآن کریم موجود است. این‌ها ادله روشنی دارد. وقتی ما گیر افتادیم تاویل کنیم، غیر از این است که ما خودمان را از گیر افتادن فارغ کنیم و ببینیم عبارت چه می‌گوید. این هم مبدأ دوم است. قرآن تدوین کل تکوین است.


[1] لقمان ۲

[2] بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏۸۹ ؛ ص۹۰

[3] الإتقان في علوم القرآن (۴/ ۳۰)

[4] هود ۱۴

[5] بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، ج‏۱، ص: ۱۲۷

[6] الكافي (ط - الإسلامية) ؛ ج‏۱ ؛ ص۲۳۸